13.05.2015 Views

126 - راه توده

126 - راه توده

126 - راه توده

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

١٢۶<br />

– ديماه http://www.rahetude.de ١٣٨٢<br />

١٤<br />

دوره دوم <strong>راه</strong> <strong>توده</strong> آذر<br />

<br />

"<br />

لوایح خاتمی شكست خورده می بيند بسيار سست تر از آن است<br />

آه بتواند بنای مستحكمی را روی خود برپا سازد و به همين<br />

دليل هم از سوی مميزی دقيق جناح راست روی مطبوعات،‏<br />

ایرادی به انتشار این نوع مقالات مایوس کننده در داخل کشور<br />

گرفته نمی شود.‏ نمونه های دیگری از این دست مقالات را با<br />

اسامی افرادی نظيرمحسن حيدریان،‏ که به تقليد اميرمحبيان<br />

‏(تئوری باف روزنامه رسالت)،‏ در مهاجرت قلنبه نویسی می<br />

کند شاهدیم.‏ شاهد مثال می خواهيد؟ ما همين مقاله را برای<br />

ماهنامهای که مقاله اميرخسروی در آن منتشر شده فرستادیم.‏<br />

اگر آن را در مجله آفتاب دیدید ما را هم خبر کنيد.‏<br />

اتفاقا ادامه نوشته بابک اميرخسروی همين را دقيقاتر<br />

نشان مي دهد.‏<br />

هدف اصلاحات و <strong>راه</strong> مسالمت آميز<br />

اميرخسروی در ادامه مي آوشد به این پرسش پاسخ<br />

دهد آه ‏"چه چيزی به شكست انجاميده"‏ و با اشاره به ناآامی<br />

دوم خردادی های درون حاآميت"‏ می پرسد آیا ‏"جنبش اصلاح<br />

طلبی و به طریق اولی،‏ استژاتژی مشی سياسی مسالمت آميز<br />

برای آزادی و مردم سالاری شكست خورده و ناآام مانده است؟<br />

پاسخ اصولی من به این پرسش منفی است"‏ زیرا به گفته وی<br />

‏"جنبش اصلاحات برای آزادی و مردم سالاری و جمهورمردم،‏<br />

در پهنای آشور،‏ بسيار گستردهتر و ژرفتر از آنست آه بتوان<br />

با شكست یك تجربه،‏ در مرحلهای از مبارزات ملت ایران،‏ آه<br />

صد سال است ادامه دارد،‏ از ميان برود."‏ اینكه مضمون جنبش<br />

تحول خواهی آنونی در ایران را آه هدف آن یك سلسله<br />

تحولات و تغييرات دمكراتيك و مردمسالارانه و قطع دست<br />

واپسگراترین و غارتگرترین بخش حاکميت است،‏ با <strong>راه</strong><br />

مسالمت آميزی آه این جنبش در مرحله آنونی برای دستيابی<br />

به این خواستها برگزیده است مخلوط آنيم و همسان جلوه دهيم<br />

اشتباهی است آه اميرخسروی و بسياری از اصلاح طلبان<br />

داخل ایران در آن شریك هستند؛ هرچند انگيزه ها و دلایلی<br />

متفاوت دارند.‏ برای اميرخسروی پيوند زدن جنبش اصلاحات<br />

با <strong>راه</strong> مسالمت آميزی آه برگزیده است برای آن است آه<br />

مبارزات و انقلاب های گذشته مردم ایران و جنبش چپ را<br />

تحت عنوان اینكه اصلاح گرانه یعنی مسالمت آميز و گویا<br />

‏"دمكراتيك"‏ نبوده اند نفی آند،‏ اما بخش عمده اصلاح طلبان این<br />

جنبش را با جنبه مسالمت آميز آن تبيين ميآنند تا به نظر خود<br />

بخش متزلزل تر مخالفان اصلاحات را متوجه بدیل<br />

غيرمسالمتآميز جنبش آنونی و پيامدهای آن سازند.‏ در هر دو<br />

مورد البته نتيجه ابهام و اغتشاش فكری است آه <strong>راه</strong> را به جای<br />

هدف مينشاند و در نتيجه هدف گم ميشود.‏<br />

بموجب این نسخه،‏ مردم بجای آنكه آماده باشند تا<br />

برای رسيدن به اهداف اصلاحات به <strong>راه</strong>های گوناگون<br />

بياندیشند،‏ باید تنها به یك <strong>راه</strong> و شيوه بسنده آنند و اگر این <strong>راه</strong><br />

پاسخ نداد چاره ای برای آنان جز اميد بستن به نجات بخشی از<br />

خارج نمی ماند آه از هر <strong>راه</strong>ی آه خود مي داند تكليف را<br />

یكسره آند.‏ درست به دليل همين اغتشاش فكری ایجاد شده است<br />

آه هرگاه جنبش اصلاحات با موانعی تازه روبرو مي شود،‏<br />

بجای آنكه در فكر یافتن <strong>راه</strong> های نوین برای غلبه بر این موانع<br />

باشيم و باشند،‏ ناگهان نگاهها متوجه خارج مي شود.‏<br />

پاسخ هايی آه اميرخسروی نمی دهد<br />

اميرخسروی به این پرسش آه آیا جنبش اصلاح طلبی<br />

و مشی سياسی مسالمت آميز شكست خورده است،‏ بقول خود،‏<br />

بطور ‏"اصولی”‏ پاسخ منفی ميدهد،‏ زیرا به گفته وی جنبش<br />

یكصد ساله آزادی و مردمسالاری در ایران با شكست یك تجربه<br />

از ميان نخواهد رفت.‏ اما پاسخ منفی آه اميرخسروی به پرسش<br />

خود مي دهد،‏ اساسا پاسخ نيست.‏ گفتن اینكه جنبش اصلاحات<br />

برای آزادی و مردمسالاری آه صدسال است ادامه دارد با یك<br />

شكست،‏ یعنی شكست ادعایی تجربه دوم خرداد از ميان نخواهد<br />

رفت،‏ نمی تواند پاسخی جدی به پرسشی جدی محسوب شود.‏<br />

معلوم است آه در مقياس تاریخی،‏ جنبش مردم برای اصلاحات<br />

و آزادی شكست نخواهد خورد،‏ اما اگر نخواهيم اکنون که به<br />

تاریخ نپوسته ایم از پذیرش مسئوليت خود در برابراین جنبش<br />

شانه خالی کنيم،‏ بحث را باید بر گردانيم برسر ماهيت اقتصادی<br />

و سياسی جنبش آنونی مردم ایران،‏ سرنوشت آن و مسئوليت<br />

خویش.‏<br />

این نحوه پرسش و پاسخ جلوه ای از تناقض گویی<br />

های اميرخسروی است؛ و در ضمن چيزی دیگر را نشان<br />

ميدهد و آن اینكه اميرخسروی در ادعای خود در مورد شكست<br />

اصلاحات با رد لوایح خاتمی نيز تردید دارد و به همين دليل به<br />

تاریخ و مبارزات صدساله ملت ایران متوسل مي شود تا در<br />

صورتی آه روند حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد،‏ جایی<br />

برای بازگشت و ادعای آنكه پيش بينی اش درست از آب درامد<br />

باقی گذاشته باشد.‏ و این همان شيوه ایست که درانتخابات سال<br />

بسياری از احزاب و شخصيت های سياسی-‏ ازجمله<br />

بابک اميرخسروی و حزب دمکراتيک مردم ایران-‏ با شعار<br />

‏"رای سفيد"‏ در مرحله اول انتخابات ‏(بنا به ادعاي خود به اميد<br />

کشانده شدن انتخابات به مرحله دوم)‏ اتخاذ کردند.‏ یعنی هم<br />

بودن و هم نبودن،‏ هم رای دادن و هم ندادن!‏ مانند امروز که هم<br />

شکست اصلاحات و هم احتمال شکست نخوردن اصلاحات<br />

و...‏<br />

اما اگر پاسخ اصولی”‏ اميرخسروی به پندار شكست<br />

اصلاحات آه خودش دو جمله قبل مدعی شده بود و حتی حاجت<br />

به بيان و استدلال در تایيد آن نمي دید منفی است ، پس بالاخره<br />

تكليف ما با اصلاحات و شكست ادعایی آن چه مي شود؟<br />

اميرخسروی توضيح ميدهد:‏ ‏"به باور من آنچه به بن<br />

بست رسيده و ناآام مانده است،‏ شكل و نوعی از پيكار سياسی<br />

مسالمت آميز و اصلاح طلبانه در شرایط حاآميت دوگانه آنونی<br />

و با روشها ومنشهای بازدارنده شناخته شده اصلاح طلبان<br />

درون حاآميت است"‏<br />

در سخنان اميرخسروی چندین مفهوم و مولفه بسيار<br />

آلی و غيرقابل سنجش و مبهم مانده است.‏ از جمله شكل و نوع<br />

پيكار سياسی،‏ حاآميت دوگانه،‏ روشهای اصلاح طلبان،‏<br />

منشهای بازدارنده شناخته شده آه هيچيك از آنها تعریف و<br />

مشخص نميشود و در نتيجه این پاسخ را هم از محتوا خالی<br />

مي آند.‏ هر اتفاقی آه در آینده بيفتد اميرخسروی ميتواند مدعی<br />

...<br />

١٣٧۶<br />

"

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!