گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

2924 و قلب ماهیت حزب انقالبی آلمان را از طریقی بجز سیرحرکت رویزیونیسم
توضیح دهد،‏ خالی بودن دستش کامالً‏ آشکار میشود؛ بگونه ای که یا باید به این
ارزیابی اعجاب آور
برسد که حزب مزبور نیز از
همان بدو تأسیس حزبی
‏»بورژوائی«‏ بوده است و رزالوکزامبورگ ‏»سخنگوی جناح چپ بورژوازی«)!!(؛
یا به این نتیجه گیری اعجاب آورتر برسد که رخداد دگرگونی ماهوی حزب انقالبی
آلمان،‏ ‏»بالئی آسمانی و کار شیاطین و ارواح خبیثه«‏ بوده وهیچ ربطی به کشاکش
میان نیروهای زمینی و حاضر در صحنه ‏)تضاد میان مارکسیسم و رویزیونیسم(‏ نداشته
است!!‏
اینچنین است که بتلهایم ازجلد 0 ببعد-‏ و نیز آقایان پایدار و حکیمی
که در مقابل رخداد بسیار با اهمیت
-
2924 اوت 4
مجبور بوده اند
سکوت پیشه کنند؛ بطوری که
حتی نام حزب سوسیال دمکرات کارگری آلمان و نام رزالوکزامبورگ درادبیات
سیاسی آنها دیده نمی شود!)من درفصل بعدی به حزب آلمان و رخداد
خواهم پرداخت(.‏
بازگردیم به بحث اصلی.‏
به
2924 اوت 4
بررسی سیرحرکت مارکسیسم چیزی نیست بجز روایت این حرکت درهردو شقّ‏
وجود.‏ لیكن حال كه روشن شد ماركسیسم همانا فرایندی از درون متضاد است،‏ الزم
میگردد كه قطبین این تضاد،‏ یك به یك،‏ مورد وارسی قرار گیرد.‏
عبارتی
‏»انتزاع ِ«
رویزیونیسم یگانه راهی بود كه از رهگذر آن،‏ این امكان
فراهم میشد تا مسائل زیر مورد دقت قرار گیرد:‏
-2
-1
رابطه اقتصادی میان رویزیونیسم و امپریالیسم.‏ پایه ی مادی تركیبی رویزیونیسم
‏)تازه پرولترها و نیمه پرولترها و نیز آریستوكراسی كارگری(.‏
مکانیزم
‏)یا،اتوماسیون ِ(
بازتولید پایه ی مادی رویزیونیسم،‏ و مهیّا بودن دائمی
آن هم در جامعه سرمایه داری و هم در دوران دیکتاتوری پرولتاریا.‏
74