گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
فصل دوم دیالکتیک مبارزه طبقاتی پرولتاریا مبارزه طبقاتی پرولتاریا به سوی رهایی، یك »كُلّیت« است شامل فرایندهایی كه در تعامل با یكدیگر، در تضاد و پیوند با یكدیگر، در كنش و واكنش متقابل، قرار دارند. »كلیتی« كه نوشته حاضر میكوشد به گونهای روشمند به مطالعه و پژوهش در جوهر و قوانین آن بپردازد. لیكن پیش از آنكه به شرح چگونگی استفاده از روش دیالكتیكی و كاربست آن در باب فرایند یاد شده بپردازیم، الزم است ابتداً روی معنا و مفهوم خود این روش علمی اندكی مكث كنیم. روش دیالکتیکی و جایگاه آن از نظرمارکس،انگلس، لنین و لوکاچ رویكرد ماركسیستی، یا ماركسیسم در مقام یك روش، بر این پیشفرض اتكاء دارد كه: درك و فهم واقعی جهان، از طریق نگریستن به آنچه كه به نحو بیواسطه خود را در معرض دید ما قرار میدهد، امری غیرممكن است؛ بلكه پروراندن مفاهیم و نظریهها برای فهم و تفسیر حقیقی جهان، مطلقاً ضروریاند. بدین سان فرایند ِشناخت ِ»امور واقع« تحقق نمییابد مگر به سبب استفاده از الگویی معین و ویژه، كه همانا الگو یا روش دیالكتیكی است كه لنین آن را »بعنوان آخرین كالم در روش تكاملی علمی« تعریف میكند. لیكن روش دیالكتیكی، مستلزم آن است كه عملیات ذهنی، طی دو مرحله، انجام پذیرد. به گونهای كه - در مرحله اول - انتزاع فعالی الزم میآید و این بدان معناست كه »كلیت« مورد بررسی را، متالشی و تجزیه كنیم تا بدین طریق بتوانیم اجزاء و عناصر سازنده اش را مورد بررسی قرار دهیم. یعنی تضادهایی كه »كلیت« از آنها تشكیل شده است را یك به یك جستجو كنیم و همچنین قطبهای متضاد پویه آفرینی كه 62
حركت و تكامل آن را سبب ساز میگردند را بگونهای جدا جدا مورد بررسی قراردهیم. حال كه چیستی و چرایی، خواص و ساختار درونی هر یك از این اجزاء را شناختیم، مرحله دوم آغاز میشود. مرحلهای كه طی آن، هر یك از این اجزاء به جایگاه اولیهاش )در واقعیت(، بازگردانده میشود و نحوه ارتباط میان اجزاء تبیین میگردد؛ بدینسان دوباره به نقطه شروع )یعنی واقعیت( بازگشت نمودهایم؛ با این تفاوت كه این بار بینشی بمراتب عمیقتر از غنای آن بدست آوردهایم. ماركس درباب چرایی و چگونگی روش یاد شده، در گروندریسه می نویسد: »هنگامی كه به بررسی كشوری معین از لحاظ سیاسی - اقتصادی میپردازیم... به نظر میرسد كه درست باشد كه با امور واقعی و مشخص و با پیش شرط واقعی آغاز كنیم و به همین سان در اقتصاد نیز درست این است كه از جمعیت كه بنیاد و موضوع تمامی عمل اجتماعی تولید است آغاز كنیم. اما با بررسی دقیقتر بطالن این نظر ثابت میشود. زیرا اگر برای نمونه من طبقاتی را كنار بگذارم كه جمعیت از آنها تشكیل یافته است، جمعیت انتزاعی بیش نیست. برای نمونه این طبقات نیز به نوبهی خود عبارتی میان تهی خواهد بود اگر من با عناصری آشنا نباشم كه طبقات بر آنها متكی هستند یعنی كار مزدی، سرمایه و غیره. اینها نیز به نوبه خود مسبوق به مبادله، تقسیم كار، قیمتها و غیرهاند. برای نمونه سرمایه بدون كارمزدی، ارزش، پول، قیمت و غیره هیچ نیست. از اینرو اگر قرار بود با جمعیت آغاز كنم به مفهومی آشفته از كلّ میرسیدم، و در آنصورت به مدد تعیّن بیشتر به نحو تحلیلیتر به سوی مفهومهای ساده تر حركت میكردم، یعنی از مشخص به تخیل آمده به سوی انتزاعهای رقیقتر تا آن كه سرانجام به سادهترین تعیّنات میرسیدم. از این جا سفر صورت معكوس به خود میگیرد تا آن كه من سرانجام دوباره به جمعیت میرسم، منتها این بار جمعیت نه به صورت مفهوم آشفتهای از كلّ بلكه به هیأت كلّیت غنی تعیّنات و روابط متعدد پدیدار میشود.« 61
- Page 11 and 12: آنست كه از سال 219۵ -
- Page 13 and 14: اتحاد دو نیروی متعا
- Page 15 and 16: بین المللی بودن مار
- Page 17 and 18: و اینكه چهار سال زو
- Page 19 and 20: تحلیل این استثناء ب
- Page 21 and 22: داشت( میاندازد.
- Page 23 and 24: مبارزه دو جریان داخ
- Page 25 and 26: رویزیونیسم - تحت عن
- Page 27 and 28: رگی شعاع خود، قرا
- Page 29 and 30: ایدئولوژی بورژوازی
- Page 31 and 32: فعالیت سوسیال دموك
- Page 33 and 34: حزب آشكار« )همان
- Page 35 and 36: »رفیقان نیمه راه
- Page 37 and 38: مدت كوتاهی پس ازاخر
- Page 39 and 40: به بیانی دیگر، آن
- Page 41 and 42: دیالكتیكیای كه در خ
- Page 43 and 44: و اینكه چنین جریانی
- Page 45 and 46: »تغییرات در هستی
- Page 47 and 48: »سیاست رویزیونیس
- Page 49 and 50: در نگاهی كلّی، چن
- Page 51 and 52: اما پرسش تنومندی كه
- Page 53 and 54: ارزیابی عینی و واقع
- Page 55 and 56: واقع را مورد بررسی
- Page 57 and 58: تاریخ، این تقدیر
- Page 59 and 60: مردود می شمرد. لذا
- Page 61: چه زمینهها و شرایط
- Page 65 and 66: گئورك لوكاچ نیز در
- Page 67 and 68: یعنی عمق آن، رابط
- Page 69 and 70: »شكافتن یك كل تك و
- Page 71 and 72: »میتوان دید كه با
- Page 73 and 74: این فرایافت علمی و
- Page 75 and 76: 2924 و قلب ماهیت حزب ا
- Page 77 and 78: بلعكس، این رخداد
- Page 79 and 80: همزمان و بوضوح نمود
- Page 81 and 82: كه از نحوه حركت مار
- Page 83 and 84: میدهد. ر.ك. به »
- Page 85 and 86: به بیان دیگر من پیش
- Page 87 and 88: نه فقط از مبارزه طب
- Page 89 and 90: بنابراین حزب سوسیا
- Page 91 and 92: سیر حركت آن است - تع
- Page 93 and 94: بوضوح نشان میدهد كه
- Page 95 and 96: فصل سوم دگرگونی ماه
- Page 97 and 98: موقعیتی آن را تبدیل
- Page 99 and 100: باری، در بقیه كشو
- Page 101 and 102: كه نكبت وشكوه بگونه
- Page 103 and 104: سال حزب را برای اتخ
- Page 105 and 106: امپریالیسم یعنی تغ
- Page 107 and 108: من در باال، سعی كر
- Page 109 and 110: از اینرو، مادام ك
- Page 111 and 112: - »نظریه« در واق
فصل دوم<br />
دیالکتیک <strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong> پرولتاریا<br />
<strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong> پرولتاریا به سوی رهایی، یك »كُلّیت« است شامل فرایندهایی كه در<br />
تعامل با یكدیگر، در تضاد و پیوند با یكدیگر، در كنش و واكنش متقابل، قرار دارند.<br />
»كلیتی« كه نوشته حاضر میكوشد به گونهای روشمند به مطالعه و پژوهش در<br />
جوهر و قوانین آن بپردازد.<br />
لیكن پیش از آنكه به شرح چگونگی استفاده از روش دیالكتیكی و كاربست آن در<br />
باب فرایند یاد شده بپردازیم، الزم است ابتداً روی معنا و مفهوم خود این روش<br />
علمی اندكی مكث كنیم.<br />
روش دیالکتیکی و جایگاه آن از نظرمارکس،انگلس، لنین و لوکاچ<br />
رویكرد ماركسیستی، یا ماركسیسم در مقام یك روش، بر این پیشفرض اتكاء دارد<br />
كه: درك و فهم واقعی جهان، از طریق نگریستن به آنچه كه به نحو بیواسطه خود<br />
را در معرض دید ما قرار میدهد، امری غیرممكن است؛ بلكه پروراندن مفاهیم و<br />
نظریهها برای فهم و تفسیر حقیقی جهان، مطلقاً ضروریاند.<br />
بدین سان فرایند ِشناخت ِ»امور واقع« تحقق نمییابد مگر به سبب استفاده از الگویی<br />
معین و ویژه، كه همانا الگو یا روش دیالكتیكی است كه لنین آن را »بعنوان آخرین<br />
كالم در روش تكاملی علمی« تعریف میكند.<br />
لیكن روش دیالكتیكی، مستلزم آن است كه عملیات ذهنی، طی دو مرحله، انجام<br />
پذیرد. به گونهای كه<br />
-<br />
در مرحله اول<br />
-<br />
انتزاع فعالی الزم میآید و این بدان معناست<br />
كه »كلیت« مورد بررسی را، متالشی و تجزیه كنیم تا بدین طریق بتوانیم اجزاء و<br />
عناصر سازنده اش را مورد بررسی قرار دهیم. یعنی تضادهایی كه »كلیت« از آنها<br />
تشكیل شده است را یك به یك جستجو كنیم و همچنین قطبهای متضاد پویه آفرینی كه<br />
62