گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

05.02.2015 Views

09- به هر طریقی كه بود این ‏»وصیت نامه«‏ به دست ترتسكی رسید و در سال 290۵ تحت عنوان ‏»وصیتنامه سرپوش گذاشته شده لنین«‏ در خارج از اتحاد شوروی منتشر شد.‏ ‏»خروشچف برای نخستین بار در سخنرانی معروف آن نقل كرد.‏ و سپس در 29۵6 2966 خود درباره استالین زدایی از برای نخستین بار در مجموعه آثار لنین،جلد‎06‎ - صص 622-۵90 ص 27۵(. -63 ، با عنوان ‏»نامهای به كنگره«‏ انتشار یافت«.‏ ‏)»فلسفه و انقالب«،‏ دونایفسكایا،‏ كوشش لنین درجهت تقویت دمكراسی و توصیه وی به كمیته مركزی تعداد اعضای كمیته مركزی - - -62 -61 درباب افزایش پس از مرگ وی تحقق یافت.‏ لیكن افزایش مزبور كه در شرایط وجود دمكراسی حزبی،‏ میتوانست مفید واقع شود و دمكراسی را تحكیم بیشتری بخشد،‏ تحت ساختار موجود در حزب بلشویك فقط توانست اندكی بر دردسرهای استالین اضافه كند و لیست كسانی كه میباید حذف شوند را تا حدودی طویلتر سازد.‏ همین و بس!‏ بنقل از ‏»فلسفه و انقالب«،‏ دونایفسكایا،‏ ص 092. هر چند كه ابعاد موضوع مورد بحث،‏ برای رایادونایفسكایا روشن نشد،‏ لیكن او بدرستی نوشت:‏ ‏»متأسفانه،‏ لنین مسائل دیگر بویژه مسائل مربوط به سازمان را درچنبره تفكر پیش آهنگ باور چه باید كرد؟ سالهای آزادی«،‏ ص 06(. 2930-2931 -60 باقی گذاشت«.‏ ‏)»ماركسیسم و آنچه كه از دید لوكاچ و ریز پنهان است دقیقاً‏ همین ضعف و نقصان در نظریه حزبی لنین میباشد.‏ به عبارتی كوین اندرسن در این نكته محق است كه مینویسد:‏ ‏»برداشت لنین از دولت و انقالب تا حدودی متناقض و دوگانه میماند زیرا از نقد دیالكتیكی برداشت اولیه خود از حزب به دور میماند.‏ برداشت اولیه لنین كه حتی در 2927 به صورت بخشی از بلشویسم بر جا میماند...‏ به سوی بورروكراسی متمركز و تداوم همیشگی دولت تك حزبی وا میگردد«.‏ اما جان ریز در رد و انكار این واقعیت که ضعف یاد شده در نظریه حزبی لنین است - - ضعفی كه بارزترین تجلی آن همانا تداوم دفاع لنین از ایده ‏»اقتدار افراطی كمیته مركزی«‏ بیربط با شكست حزب بلشویك نبوده است،‏ توضیح دالیل این شكست را صرفاً‏ با این كلی گویی بی معنا خالصه می كند كه:‏ ‏»دیالكتیك واقعی نیروهای اجتماعی...‏ در اواخر ۵06

دهه 2913 به انهدام حزب لنین انجامید.«‏ ‏)»جبر انقالب«،‏ ص ۵20(. -66 ر.ك.‏ به نقد ارائه شده از سوی لنین از كودكانه«،‏ فصل پنجم.‏ » كاپ « -6۵ در كتاب ‏»كمونیسم چپ رو،‏ بیماری ماهیت دیالكتیكی جنبش طبقه كارگر،‏ هم گرایش به فرقه گرایی را به طور مستمر بازتولید میكند و هم خطر تبدیل شدن حزب پرولتری را به یك حزب رفرمیست.‏ چرا كه بقول لوکزامبورگ برای جنبش طبقه كارگر:‏ ‏»از یك طرف مبارزه روزمره مطرح است،‏ از طرف دیگر انقالب؛ چنین است عناصر تضاد دیالكتیك كه جنبش سوسیالیستی در آن در حال حركت است.‏ بنابراین از آن چنین نتیجه میشود كه این جنبش باید،‏ با زیگزاگ رفتن بدون وقفه میان دو خطر،‏ به پیش بتازد:‏ یك خطر،‏ از دست دادن خصلت تودهای آن میباشد؛ خطر دیگر چشم پوشی از هدف نهائی ‏]یعنی انقالب[؛ یك خطر،‏ افتادن مجدد بحالت فرقهای كوچك است؛ خطردیگر تبدیل شدن آن به یك جنبش رفرمیستی ‏)اصالح طلبانه(‏ بورژوائی.«‏ ‏)»سانترالیسم و دمكراسی«،‏ ص 16(. -66 ناگفته پیداست كه برقراری دمكراسی حزبی دمكراسی بورژوایی میتوانست از آن برخوردار باشد - - آنگونه كه حزب آلمان در شرایط تحت حكومتهای دیكتاتوری،‏ مقدور نیست.‏ لذا حزبی كه در شرایط سركوب پلیسی،‏ زاده شده و فعالیت میكند،‏ میتواند و الزم است راه كارهایی را بیابد كه با لحاظ گرفتن دیكتاتوری موجود در جامعه،‏ دمكراسی درونی حزب پرولتری را به حداكثر ممكنه،‏ تأمین كند.‏ و اولین اقدام،‏ نیافزودن بندهایی به اساسنامه حزب در باب ‏»اقتدار نامحدود كمیته مركزی و دبیر كل«‏ است.‏ دومین قدم،‏ چرخشی كردن مقام دبیر كل،‏ سومین قدم...‏ . -67 -61 -69 - ۵3 لوكاچ،‏ ‏»تاملی در وحدت اندیشه لنین«،‏ ص ۵2. همانجا،‏ ص 61، تأكید از لوكاچ است.‏ لوکزامبورگ،‏ ‏»سانترالیسم و دمكراسی«،‏ ص 2۵. با مقاومت كمیته مركزی و استالین در مقابل ‏»تزهای آوریل«،‏ لنین از كمیته مركزی استعفا داد تا رهبران كارگری پطروگراد و مسكو را علیه آنها بشوراند.‏ كاری كه با موفقیت به انجام رسید ولذا آنها وادار به عقب نشینی شدند.‏ ‏»تزهای آوریل«‏ بر حزب بلشویك مسلط ۵07

دهه 2913 به انهدام حزب لنین انجامید.«‏ ‏)»جبر انقالب«،‏ ص ۵20(.<br />

-66<br />

ر.ك.‏ به نقد ارائه شده از سوی لنین از<br />

كودكانه«،‏ فصل پنجم.‏<br />

» كاپ «<br />

-6۵<br />

در كتاب ‏»كمونیسم چپ رو،‏ بیماری<br />

ماهیت دیالكتیكی جنبش طبقه كارگر،‏ هم گرایش به فرقه گرایی را به طور مستمر<br />

بازتولید میكند و هم خطر تبدیل شدن حزب پرولتری را به یك حزب رفرمیست.‏ چرا كه<br />

بقول لوکزامبورگ برای جنبش طبقه كارگر:‏ ‏»از یك طرف <strong>مبارزه</strong> روزمره مطرح است،‏<br />

از طرف دیگر انقالب؛ چنین است عناصر تضاد دیالكتیك كه جنبش سوسیالیستی در آن در<br />

حال حركت است.‏ بنابراین از آن چنین نتیجه میشود كه این جنبش باید،‏ با زیگزاگ رفتن<br />

بدون وقفه میان دو خطر،‏ به پیش بتازد:‏ یك خطر،‏ از دست دادن خصلت تودهای آن میباشد؛<br />

خطر دیگر چشم پوشی از هدف نهائی ‏]یعنی انقالب[؛ یك خطر،‏ افتادن مجدد بحالت فرقهای<br />

كوچك است؛ خطردیگر تبدیل شدن آن به یك جنبش رفرمیستی ‏)اصالح طلبانه(‏ بورژوائی.«‏<br />

‏)»سانترالیسم و دمكراسی«،‏ ص 16(.<br />

-66<br />

ناگفته پیداست كه برقراری دمكراسی حزبی<br />

دمكراسی بورژوایی میتوانست از آن برخوردار باشد<br />

-<br />

-<br />

آنگونه كه حزب آلمان در شرایط<br />

تحت حكومتهای دیكتاتوری،‏ مقدور<br />

نیست.‏ لذا حزبی كه در شرایط سركوب پلیسی،‏ زاده شده و فعالیت میكند،‏ میتواند و الزم<br />

است راه كارهایی را بیابد كه با لحاظ گرفتن دیكتاتوری موجود در جامعه،‏ دمكراسی درونی<br />

حزب پرولتری را به حداكثر ممكنه،‏ تأمین كند.‏ و اولین اقدام،‏ نیافزودن بندهایی به اساسنامه<br />

حزب در باب ‏»اقتدار نامحدود كمیته مركزی و دبیر كل«‏ است.‏ دومین قدم،‏ چرخشی كردن<br />

مقام دبیر كل،‏ سومین قدم...‏ .<br />

-67<br />

-61<br />

-69<br />

- ۵3<br />

لوكاچ،‏ ‏»تاملی در وحدت اندیشه لنین«،‏ ص ۵2.<br />

همانجا،‏ ص 61، تأكید از لوكاچ است.‏<br />

لوکزامبورگ،‏ ‏»سانترالیسم و دمكراسی«،‏ ص 2۵.<br />

با مقاومت كمیته مركزی و استالین در مقابل ‏»تزهای آوریل«،‏ لنین از كمیته مركزی<br />

استعفا داد تا رهبران كارگری پطروگراد و مسكو را علیه آنها بشوراند.‏ كاری كه با موفقیت<br />

به انجام رسید ولذا آنها وادار به عقب نشینی شدند.‏ ‏»تزهای آوریل«‏ بر حزب بلشویك مسلط<br />

۵07

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!