05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

ص)‏<br />

نیست این واقعیت است كه ‏»نظریه و عمل در پیوند با یكدیگر به طور متقابل دیالكتیكی<br />

میشوند«‏ ‏)لوكاچ(.‏ پایداروحكیمی متوجه نیستند كه دقیقاً‏ وجود همین تضاد یا تمایز دیالكتیكی<br />

میان تئوری و پراتیك است كه نیاز به عناوین توصیفی متمایز كنندهای را نیز بوجود آورده<br />

است؛ وگرنه چه احتیاجی بود كه بگوئیم تئوری و پراتیك،‏ بلكه كفایت میكرد فقط گفته شود<br />

تئوری،‏ و یا گفته شود پراتیك!‏<br />

-21<br />

-20<br />

ماركس،‏ « سرمایه«،‏ <strong>جلد</strong> 2.<br />

نامه ماركس به تاریخ<br />

11<br />

انقالب«،‏ دونایفسكایا،‏ ص 236.<br />

2173 ژوئن<br />

خطاب به دكتر كوگلمان<br />

-<br />

- ماركس -26<br />

بنقل از ‏»جبر انقالب«،‏ جان ریز،‏ ص 02<br />

و 269.<br />

-2۵<br />

-26<br />

-27<br />

بنقل از ‏»ماركسیسم و آزادی«،‏ دونایفسكایا،‏ ص 06.<br />

بنقل از ‏»جبر انقالب«،‏ ریز،‏ ص 269.<br />

بنقل از ‏»فلسفه و<br />

لنین،‏ ‏»دفترهای فلسفی«.‏ سخنان فوق از لنین را،‏ دونایفسكایا ‏)و بدرستی(،‏ محصول<br />

‏»شُك ناشی از شناخت«‏ میداند كه پس از مطالعه دیالكتیك هگل،‏ بر لنین وارد شده است.‏<br />

بعبارتی دیگر لنین پس از این مطالعه،‏ به ناگهان پی به روشی می برد كه ماركس از طریق<br />

آن،‏ توانسته بود نظام سرمایهداری را مورد تحلیلی ژرف قرار دهد.‏<br />

بنابراین آنچه كه میباید مد نظر قرار گیرد آن است كه نه فقط روش دیاكتیكی،‏ بلكه جایگاه<br />

فلسفه ماركس چیزی نبود كه لنین از همان بدو ورودش به <strong>مبارزه</strong> سیاسی آن را بطور كامل<br />

فهم كرده باشد.‏ برعكس،‏ این پیشرفت فكری و این شناخت،‏ طبیعتاً‏ روندی بود تدریجی.‏<br />

بگونهای كه هنگام ظهور»اتزویسم«،‏ ارتباط میان رویزیونیسم ‏ِفلسفیآن با تاكتیكهایش،‏ ابتدا<br />

نه فقط برای كل انترناسیونال دوم و كائوتسكی بلكه حتی برای لنین نیز پوشیده مانده بود.‏ اما<br />

لنین بسرعت به این اشتباه خود پی میبرد و با انتشار»‏ ماتریالیسم و امپریوكریتیسیسم«،‏ از<br />

آن فاصله میگیرد.‏ كارل كرش با نكته بینی اش،‏ بر این موضوع انگشت گذاشته و در كتاب<br />

خود موسوم به»‏<br />

ماركسیسم و<br />

فلسفه«‏<br />

میپردازد كه معتقد بود مباحث فلسفی ماركسیسم<br />

بیارتباط است و باید همچنان بیارتباط بماند«‏<br />

«<br />

)2910(، به نقد دیدگاهی در انترناسیونال دوم<br />

.)09<br />

۵16<br />

به كلی با پراتیك <strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong>

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!