05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

1- هگل،‏ منطق،‏ بند 1، ص 261، بنقل از»ماركسیسم وآزادی«،‏ نوشته دونایفسكایا،‏ ص<br />

.273<br />

-0<br />

حدود یك قرن پس از رخداد<br />

6<br />

اوت 2926، آقای آذرین شاد و سرخوش اما سرشار از<br />

سادهلوحی،‏ ‏»دیالكتیك«‏ را به سخره میگیرد!-‏ بدیگرسخن،‏ اگر لوکزامبورگ صرفاً‏ این<br />

دیالکتیک ‏ِمشخص و ویژه را<br />

-6<br />

ندید،‏<br />

آذرین به کل حضور ‏ِدیالکتیک راهم درسیرتحوالت<br />

تاریخ وهم بعنوان قانون حاکم بر تفکر،‏ مورد انکار قرار می دهد.‏ چرا كه هرگونه كوششی<br />

در جهت درك و شناخت فرایندهای واقعی دیالكتیكی و همچنین هر گونه سخن گفتن از روش<br />

دیالكتیكی مالزم این كوشش،از سوی وی چنان بیارزش تلقی میشود كه بنویسد:‏ « بررسی<br />

درسطح فلسفی ومتدولوژیک رابرای مباحث حاضرچندان کارسازنمیدانم «!<br />

الزم به ذكر است كه بر خالف رهبری حزب آلمان كه در دوران امپریالیسم نیز همچنان<br />

بر لزوم حزب ‏»تودهای«‏ تأكید داشت،‏ تروتسكی طرفدار حزب ‏»انقالبیون حرفهای«‏ بود.‏<br />

منتها بی آنكه جوهر نظریه لنین درباب این حزب نوع جدید را فهم كرده باشد.‏ به عبارتی<br />

تروتسكی متوجه نشده بود كه تحلیل لنین از رویزیونیسم و خطری كه از جانب آن تهدیدگر<br />

جنبش انقالبی پرولتاریا شده بود در واقع شالوده نظریه ‏»حزب انقالبیون حرفهای و مستعد<br />

فراكسیون«‏ را تشكیل میدهد.‏ ‏»خطری«‏ كه اگر ایجاد نشده بود آنگاه نظریه سازمانی لنین،‏<br />

نظریهای بیمعنا و حتی زیانبار تلقی میشد.‏<br />

-۵<br />

‏»سالح نقد،‏ البته نمیتواند جایگزین نقد سالح گردد،‏ قهرمادی باید توسط قهر مادی<br />

سرنگون گردد؛ و تئوری،‏ تنها آن زمان به قهر مادی مبدل میشود كه توده ها را دربرگیرد.‏<br />

تئوری زمانی توده ها را دربرمیگیرد كه سفسطه بازی را نشان دهد؛ و زمانی میتواند<br />

نشان دهنده سفسطه بازی باشد كه رادیكال گردد.‏ رادیكال بودن به مفهوم لمس كردن ریشه<br />

واقعیتهاست.«‏<br />

‏)ماركس،‏ «<br />

-6<br />

گامی در نقد فلسفه حق هگل«(.‏<br />

لنین بارها در خود حزب پرولتری روسیه نیز در چنین موقعیت بدی قرارمیگیرد.‏ چرا<br />

كه حقیقت امر واقع،‏ همیشه ابتداً‏ از طریق رهبرانی ویژه و استثنائی دریافت میشود.‏<br />

رهبرانی كه هم شجاعت خیره نگریستن به واقعیت و تغییرات آن را دارند ‏)حتی اگراین<br />

واقعیت،‏ بسیار ناخوشایند و تلخ نیز باشد(،‏ و هم ارزش دانش انباشته شده بشری ‏)بویژه<br />

۵13

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!