گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
طلبان حکومتی« قرار دارد، اما نباید فریب پوسته ظاهری و»پرچم سبز« این ماجرا را خورد. زیرا خواست های بخشهای وسیعی از مردم معترض، یقیناً فراتر از چارچوب حاکمیت جمهوری اسالمی قرار دارد. واینکه»اصالح طلبان« خود نیز به چنین حقیقتی واقفند ولذا بیش ازآنکه دغدغه رانده شدن خویش به حاشیه وحتی بیرون از قدرت را داشته باشند، دلواپس »عبور« این جنبش های اعتراضی ازکلیت جمهوری اسالمی هستند. به عبارتی تالش جناح موسوم به»اصالح طلبان« برای بدست گیری سکان کشتی جمهوری اسالمی، نه بخاطر قدرت طلبی صرف و ناخرسندی ازحاشیه نشینی، بل به سبب خوف عظیم شان است ازغرق شدن این کشتی که سرانجام و اینچنین به محیط طوفان زا و پرتالطم ورود یافته است. حمله رژیم به کوی دانشگاه سرازیرشوند- - آنهم درست لحظه ای پیش ازآنکه مردم به خیابانها رخدادی است که بایدازهمین منظر مورد توجه قرارگیرد. چه، این یورش نشانگرآنست که حکومت درحرکتی هشیارانه کوشید تنها جریانی که امکان داشت تا هژمونی بالمنازعه »اصالح طلبان« برحرکت اعتراضی مردم را)حتی بطورجزئی( به چالش بکشد، پیشاپیش ساقط کند. لیکن ازآنجائیکه هر دو جناح هیئت حاکم دراین سرکوب، کامال ً ذینفع بوده اند، بعید نیست میان آنها )علیرغم وجود منازعه ای شدید( چنین توافق موردی ومعینی صورت گرفته باشد. حتی دور ازانتظار نیست که اصالح طلبان »مبتکر«این یورش بوده باشند. چراکه- برخالف جناح »کله - خرها« این اصالح طلبان هستند که هشیارترند و می کوشند نبض امور وقایع در دست داشته باشند و از خود واکنشهای پیشگیرانه نشان دهند. را بهررو، قدرمسلم آنست که بحران اقتصادی و اجتماعی جاری ولذا نارضایتی فزاینده مردم، اکنون شکاف میان دوجناح هیئت حاکمه را به حد بیسابقه ای تعمیق و روند واگرائی آنها را تسریع نموده است. به مربوط تعارض میان راه کارهای منازعات جدی و مختلف درباب ۵31 حادی که چگونگی نجات دروهله نخست، حکومت
کاپیتالیستی حاضر از خشم و نفرت مردم، یعنی چگونگی مقابله، مهار یا منحرف ساختن جنبش فراز یابنده توده هاست. لیکن در بررسی سیرحرکت و آینده ی منازعات درونی هیئت حاکمه میتوان گفت، وجودعواملی چند، شرایط کنونی را از وضعیت سالهای اولیه پس از انقالب ۵7 -2 متفاوت ساخته ولذا تکرار رخداد بیرون ریختن کامل لیبرالها )وسپس جریان منتظری( از حکومت را، دشوار می نماید. این عوامل عبارتست از: جریانی که درآن زمان اقدام به تصفیه کامل لیبرالها دروغین ضد کرد، از یکسو با ژست سرمایه داری و ضدامپریالیستی اش توانست برموج اعتال یافته ی آزادی خواهی و برابری طلبی مردم سوار شود؛ و از دیگر سو بر توهمات مردم نسبت به کارائی احکام اسالم در دوران معاصر اتکاء داشت. این دوعامل در مجموع، همان زمینه های اجتماعی قدرت یابی وبرتری آنان درمقابل لیبرالهائی را پدید آورد وصل است. که مردم بخوبی می دانستند دُم آنها به سرمایه داران وحکومت پیشین بکالمی دیگر عموم مردم درآن زمان، هم به سبب »لباس مبدل« جناح خمینی و تشابه ظاهری آن با حکومتهای سوسیالیستی، و هم بخاطر شدت عقاید مذهبی شان دچارتوهم بودند. توهمی که مایۀ اصلی قدرتمندی جریان مزبور درمقابله با لیبرالها را بوجود می آورد. در صورتیکه در اوضاع اجتماعی حاضر، آن جریانی در حکومت که استمرار وضعیت پیشین راتعقیب میکند، متکی بر زور برهنه است و مشروعیت خویش درمیان اکثریت قاطع جمعیت را نیز)نسبت به آن( بشدت درحال ریزش است. از دست داده و توهم بقیه دریک کالم، آن بخش ازحاکمیت که اکنون )و بهر حال( برموج خواسته های مردم سوار است »اصالح طلبان« و »تغییر خواهان« حکومتی هستند و نه طرفداران حذف آنان. این همان واقعیت نیرومندی است که بیرون ریختن کامل »اصالح طلبان« ۵37
- Page 455 and 456: به سخنی دیگر، درص
- Page 457 and 458: بیسابقه و شگفت آور
- Page 459 and 460: می گیرد و سرمایه ما
- Page 461 and 462: که قدرت سیاسی تسخیر
- Page 463 and 464: و سرنگونی قدرت سیاس
- Page 465 and 466: بشرط پذیرش آن ازسوی
- Page 467 and 468: کند، این بازی راخ
- Page 469 and 470: نیست! حال معلوم می
- Page 471 and 472: کاپیتالیستی بوده ا
- Page 473 and 474: نقش پایه مادی رفرمی
- Page 475 and 476: »از هاشمی رفسنجان
- Page 477 and 478: بیک کالم، آذرین ا
- Page 479 and 480: دنباله روی از بورژو
- Page 481 and 482: چنین تشبیهاتی دربا
- Page 483 and 484: تکالیف« و دربخش م
- Page 485 and 486: جدا مبارزه ای سازش
- Page 487 and 488: که یک مدل ملی بود،
- Page 489 and 490: میتواند دوران صلح آ
- Page 491 and 492: سرنگونی دولت کاپیت
- Page 493 and 494: بعبارتی دیگر، درا
- Page 495 and 496: تعارض حاد و آشکار د
- Page 497 and 498: دستمزدی باالتر و رف
- Page 499 and 500: خواسته های متناسب ب
- Page 501 and 502: دقیقتر از ایرج آذری
- Page 503 and 504: کامال ً بی دفاع است.
- Page 505: ضمیمه1 نگاهی کوت
- Page 509 and 510: اعم از طرفداران مدل
- Page 511 and 512: اماجریان مسلط نمیت
- Page 513 and 514: افتاده رانادیده می
- Page 515 and 516: نقش نظاره گر، و در
- Page 517 and 518: گسستگی پیوند از لحا
- Page 519 and 520: جنبش داشت. همچنین
- Page 521 and 522: مارکسیسم( و لزوم ب
- Page 523 and 524: لیتوانیا مینویسد:
- Page 525 and 526: لنین از حزب پرولتار
- Page 527 and 528: كرش در همین ارتباط
- Page 529 and 530: ر) -11 حمایت فرصت طل
- Page 531 and 532: ص) برعكس، تا حدو
- Page 533 and 534: -۵ -6 بورژوا، جریان
- Page 535 and 536: 00- همانجا. -06 بنقل
- Page 537 and 538: دهه 2913 به انهدام حز
- Page 539 and 540: میدهد. ؛« لیكن د
- Page 541 and 542: اسالمی وخمینی( از
- Page 543 and 544: خودرا...«، اماپیام
- Page 545 and 546: رویکرد آذرین ربطی ب
کاپیتالیستی حاضر از خشم و نفرت مردم، یعنی چگونگی مقابله، مهار یا منحرف<br />
ساختن جنبش فراز یابنده توده هاست.<br />
لیکن در بررسی سیرحرکت و آینده ی منازعات درونی هیئت حاکمه میتوان گفت،<br />
وجودعواملی چند، شرایط کنونی را<br />
از وضعیت سالهای اولیه پس از انقالب<br />
۵7<br />
-2<br />
متفاوت ساخته ولذا تکرار رخداد بیرون ریختن کامل لیبرالها )وسپس جریان منتظری(<br />
از حکومت را، دشوار می نماید. این عوامل عبارتست از:<br />
جریانی که درآن زمان اقدام به تصفیه کامل لیبرالها<br />
دروغین ضد<br />
کرد، از<br />
یکسو با ژست<br />
سرمایه داری و ضدامپریالیستی اش توانست برموج اعتال یافته ی<br />
آزادی خواهی و برابری طلبی مردم سوار شود؛ و از دیگر سو بر توهمات مردم<br />
نسبت به کارائی احکام اسالم در دوران معاصر اتکاء داشت.<br />
این دوعامل در<br />
مجموع، همان زمینه های اجتماعی قدرت یابی وبرتری آنان درمقابل لیبرالهائی را<br />
پدید آورد<br />
وصل است.<br />
که مردم بخوبی می دانستند دُم آنها به سرمایه داران وحکومت پیشین<br />
بکالمی دیگر عموم مردم درآن زمان، هم به سبب »لباس مبدل« جناح خمینی و<br />
تشابه ظاهری آن با حکومتهای سوسیالیستی، و هم بخاطر شدت عقاید مذهبی شان<br />
دچارتوهم بودند. توهمی که مایۀ اصلی قدرتمندی جریان مزبور درمقابله با لیبرالها<br />
را بوجود می آورد.<br />
در<br />
صورتیکه در اوضاع اجتماعی حاضر، آن جریانی در<br />
حکومت که استمرار وضعیت پیشین راتعقیب میکند، متکی بر زور برهنه است و<br />
مشروعیت خویش درمیان اکثریت قاطع جمعیت را<br />
نیز)نسبت به آن( بشدت درحال ریزش است.<br />
از<br />
دست داده و توهم بقیه<br />
دریک کالم، آن بخش ازحاکمیت که اکنون )و بهر حال( برموج خواسته های مردم<br />
سوار است »اصالح طلبان« و »تغییر خواهان« حکومتی هستند و نه طرفداران<br />
حذف آنان. این همان واقعیت نیرومندی است که بیرون ریختن کامل »اصالح طلبان«<br />
۵37