گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

05.02.2015 Views

به اقتضای وضعیت روز»مثل مار میان نظرات ناسخ و منسوخ یکدیگرمی پیچد«!‏ رضا واحد،‏ مقدم چنان فرصت طلب است که تلویحاً‏ ادعا می کند که کارگران شرکت اینک استراژی گرایش چپ ‏)والبداستراتژی»اتحادسوسیالیستی کارگری«!(‏ را برای ایجاد تشکل کارگری پذیرفته اند!نگاه کنید:‏ ‏»همه ما باید خود را مدیون شجاعت و ابتکارعمل کارگران واحد بدانیم که با اتخاذ استراتژی گرایش چپ برای تشکل کارگری،‏ راهگشای جنبش کارگری ایران و به این اعتبارکل جنبش سوسیالیستی و آزادیخواهی ایران شدند.«!!)همان صفحه،‏ تاکید از منست(‏ بله،‏ رضامقدم هرگاه که منافعش اقتضاکند اینچنین ‏»تمارض«‏ نموده و وانمود میسازد که به سبب دچارشدن به»آلزایمر«،‏ بخاطرنمی آورد که قبال ً خود و جریان متبوعش تا چه حد نگاهی منفی نسبت به سندیکاها داشته اند!‏ بگذریم.‏ نتیجه ای که ازبررسی کل آراء آذرین میتوان گرفت اینست که همانگونه که دیدیم تفکر وی حاوی دو جنبه انقالبی و سوسیال-‏ رفرمیستی است.‏ اما جنبه انقالبی رویکرد او نیزشامل دوجزء ناسازه گون است چراکه وی ‏)آنگاه که بعنوان یک انقالبی سخن می گوید(‏ از یکسو و بدرستی تحقق انقالب سوسیالیستی را منوط به ایجاد حزب کمونیست و تشکل توده ای کارگری می سازد،‏ و از سوی دیگر رویکردی آنارکو-‏ سندیکالیستی ارائه می کند که عمال ً لزوم ایجاد حزب کمونیست رامنتفی می گرداند!‏ اینها که گفته شد بمعنی آنست که آذرین درآن جنبه ای که انقالبی است،‏ به سبب برداشت سطحی اش از مارکسیسم،‏ طی سی سال گذشته-‏ بی آنکه کوچکترین پیشرفتی داشته باشد-‏ درچرخه ای قرارگرفته که صرفاً‏ خودش را تکرارمی کند.‏ بیک سخن،‏ برج و»بارو«ی مقوایی آذرین اگر تخیلی ‏ِمشابه خودش بتواند دوام بیآورَد،‏ لیکن ۵31 درمقابل درمقابل حمالت سوسیالیستهای حمالت مارکسیسم انقالبی

کامال ً بی دفاع است.‏ و کالم آخراینکه،‏ دیدیم مجموعه آراء آقای آذرین،‏ ماالمال از نظریه هائی است که یکدیگر را نقض می کنند.‏ بگونه ای که جستجوی رای و نظری که درعین حال نقیضش موجود نباشد،‏ کاری اگر نه کامال ‏ًعبث،‏ دستکم بسیار دشواراست.‏ بعبارتی دیگر،‏ درهیچ موردی سر و ته نظریه وی،‏ باهم جفت نمی شود و این همان حقیقتی است که در دفتر حاضر نمونه های عدیده ای ازآن آورده شد.‏ حال و با احتساب اینکه آقای آذرین هر دو طبقه متخاصم درجامعه سرمایه داری کنونی ایران را نصیحت میکند و به آنان توصیه های ‏»کارساز«ارائه می نماید،‏ ما نیز متقابال ً توصیه ای دلسوزانه برای حضرت ایشان داریم:‏ این ‏»دانشمندبزرگ«،‏ بهتراست پیش از آنکه قلم بدست گیرد،‏ هرگاه که مسیرش افتاد سری به خودش بزند،‏ با خودش بحث کند و به توافق برسد؛ تا احیاناً‏ این شائبه بوجود نیاید که وی با این ضد و نقیض گویی های مکرر،‏ خوانندگانش را پاک دست انداخته است!‏ به عبارتی کتاب ‏»چشم اندازوتکالیف«‏ ازآنجائیکه برای هریک از طبقات و اقشار موجود درجامعه سرمایه داری ایران رهنمودی دارد،‏ به بساط دستفروش دوره گردی شبیه است که درآن هرنوع کاالئی برای پاسخگوئی به تمایالت مختلف و مغایر،‏ درمنظر و مرئای عمومی قرار داده شده و اجناس آن کامال ً جور است!‏ البته این توصیه های صمیمانه فقط به سبب آنست که ما نگران آن هستیم که آقای آذرین هرچقدر ادای نظریه پرداز مارکسیسم انقالبی را دربیاورد،‏ هر روز ازتعداد کسانی که او را دراین مقام جدی می گیرند کمتر و کمتر شود!‏ لیکن اگرانجام چنین توصیه ای برای ایشان مقدور نیست،‏ وی نباید بیش از این خودش را اذیت کند و همچنان اصرارداشته باشد که»تئوریسین مارکسیسم انقالبی«‏ است!‏ ۵30

به اقتضای وضعیت روز»مثل مار میان نظرات ناسخ و منسوخ یکدیگرمی پیچد«!‏<br />

رضا<br />

واحد،‏<br />

مقدم چنان فرصت طلب است که تلویحاً‏ ادعا می کند که کارگران شرکت<br />

اینک استراژی گرایش چپ ‏)والبداستراتژی»اتحادسوسیالیستی کارگری«!(‏<br />

را برای ایجاد تشکل کارگری پذیرفته اند!نگاه کنید:‏<br />

‏»همه ما باید خود را مدیون شجاعت و ابتکارعمل کارگران واحد بدانیم که با اتخاذ<br />

استراتژی گرایش چپ برای تشکل کارگری،‏ راهگشای جنبش کارگری ایران و به<br />

این اعتبارکل جنبش سوسیالیستی و آزادیخواهی ایران شدند.«!!)همان صفحه،‏ تاکید از<br />

منست(‏<br />

بله،‏ رضامقدم هرگاه که منافعش اقتضاکند اینچنین<br />

‏»تمارض«‏<br />

نموده و وانمود<br />

میسازد که به سبب دچارشدن به»آلزایمر«،‏ بخاطرنمی آورد که قبال ً خود و جریان<br />

متبوعش تا چه حد نگاهی منفی نسبت به سندیکاها داشته اند!‏<br />

بگذریم.‏<br />

نتیجه ای که ازبررسی کل آراء آذرین میتوان گرفت اینست که همانگونه که دیدیم<br />

تفکر وی حاوی دو<br />

جنبه انقالبی و سوسیال-‏<br />

رفرمیستی است.‏<br />

اما<br />

جنبه انقالبی<br />

رویکرد او نیزشامل دوجزء ناسازه گون است چراکه وی ‏)آنگاه که بعنوان یک انقالبی<br />

سخن می گوید(‏ از یکسو و بدرستی تحقق انقالب سوسیالیستی را منوط به ایجاد حزب<br />

کمونیست و تشکل توده ای کارگری می سازد،‏ و از سوی دیگر رویکردی آنارکو-‏<br />

سندیکالیستی ارائه می کند که عمال ً لزوم ایجاد حزب کمونیست رامنتفی می گرداند!‏<br />

اینها که گفته شد بمعنی آنست که آذرین درآن جنبه ای که انقالبی است،‏ به سبب<br />

برداشت سطحی اش از<br />

مارکسیسم،‏ طی سی سال گذشته-‏<br />

بی آنکه کوچکترین<br />

پیشرفتی داشته باشد-‏ درچرخه ای قرارگرفته که صرفاً‏ خودش را تکرارمی کند.‏<br />

بیک سخن،‏ برج و»بارو«ی مقوایی آذرین اگر<br />

تخیلی ‏ِمشابه خودش بتواند دوام<br />

بیآورَد،‏ لیکن<br />

۵31<br />

درمقابل<br />

درمقابل حمالت سوسیالیستهای<br />

حمالت مارکسیسم انقالبی

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!