05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

دستمزدی باالتر و رفاه نسبی برخوردار بوده ولذا ‏»پایه مادی رفرمیسم جدید در<br />

جنبش کارگری«‏<br />

و»دنبالچه بورژوازی«‏<br />

راتشکیل میدهند.‏<br />

ما در<br />

باب بطالن این<br />

سخنان به حدکافی گفتیم اما نکته اینجاست که وی با اتکا به این نظریه نادرست،‏ دو<br />

استنتاج عملی متفاوت عرضه<br />

میدارد.‏<br />

اولی،‏ استنتاج لیبرالی اش از<br />

این وضعیت<br />

است که قبال ً به اندازه کافی مورد بررسی قراردادیم،‏ و دومی یعنی آنگاه که وی<br />

میخواهد انقالبی باشد عنوان می سازد که ایجاد تشکل مستقل توده ای و سراسری،‏<br />

الجرم به منافع این بخش از کارگران ضربه می زند ولذا ایجاد این تشکل درایران<br />

کنونی»زمینه مادی ندارد«‏ ‏)همانجا،‏ ص‎71‎‏(.‏ آذرین در ادامه مینویسد:‏ ‏»واضح است<br />

که ازنظر کارگرانی که بالقوه میتوانند وضعیت ممتازی بدست آورند نیز حتی اگر<br />

از زاویه <strong>طبقاتی</strong> عادالنه به نظر برسد،‏ از زاویه شخصی به معنای چشم پوشی از<br />

یک رشته امتیازات بالقوه است«)همان صفحه(‏‎22‎<br />

اما نکته اینجاست که آذرین ازاین مقدمه نادرست،‏ نتیجه می گیرد که:‏ ‏»مساله اینست<br />

که همه فعالینی که،‏ بدون توجه به این تحول مهم درآرایش سرمایه داری،‏ همچنان<br />

درپی تشکل سازی علی العموم باشند خواهی نخواهی به سود تقویت گرایش<br />

رفرمیستی عمل کرده اند و تمام تالششان از طرف سرمایه مالخور خواهد شد.«‏<br />

‏)همانجا،‏ ص‎14‎‏(‏<br />

آذرین دراین راستا وبه زعم خویش،‏ نسبت به ‏»خطر عمومی رفرمیسم«هشدارمیدهد<br />

ولذا رویکردی که پیگیر تشکل کارگری توده ای وسراسری<br />

سازی علی العموم«(‏<br />

ص‎102‎‏(‏<br />

محسوب می کند)!!(‏<br />

‏)یا بقول وی ‏»تشکل<br />

است را،‏ متعلق به اپورتونیستهای مشابه برنشتین<br />

و در توضیح دقیقتر<br />

سوسیالیستی درشرایط حاضر<strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong> در<br />

تشکلهای مستقل کارگری،‏ و<br />

آن مینویسد:‏<br />

‏)همانجا،‏<br />

‏»برای گرایش<br />

ایران نه نفس تالش برای ایجاد<br />

نه حتی مطالبات جامعتر و رادیکالتر خط فاصل با<br />

گرایش رفرمیستی را ترسیم نمیکند.‏ در شرایطی که رفرمیسم میتواند وعده تحقق<br />

497

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!