گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
-0 قبال ًنشان داده بودیم که آذرین وجود»پایه مادی رفرمیسم جدید« درجنبش کارگری ایران را بعنوان علت رویگردانی کارگران از انقالب محسوب نموده و آنرا به مستمسکی برای طرح نظریه »نپ دراپوزیسیون« تبدیل ساخته بود. حال وی آن سخنان خودش را، گوئی حرف مفت تلقی نموده و درنفی قاطعانه آن، مینویسد: »تمام عظمت مارکسیسم دراین است که نشان میدهد زمینه مادی رفرمیسم در قیاس بازمینه مادی کمونیسم )که ازنظرعینی ناشی از سیر بنیادی تر سرمایه علی العموم )as such( -4 است موقتی تر، محدودتر، و ضعیف تر است. پس میتوان واقع بینانه امیدوار بود که خود تجربه سرمایه داری )بخصوص دردل یک بحران اقتصادی( محدودیتهای گرایش رفرمیستی را آشکارمیکند و این گرایش کمونیستی است که درمیان کارگران اشاعه می یابد.«)همانجا، ص49( همانگونه که مشاهده می گردد آذرین دراینجا دقیقاً و آشکارا به دفاع از رویکرد لوکاچ می پردازد؛ درصورتیکه درجائی دیگر )وهمانگونه که قبال ًنشان دادیم(، آذرین، لوکاچ را به سبب ارائه همین رویکرد مورد حمله قرارمیداد و او رامتهم می ساخت که»باطرح یک روایت هگلی ازمارکسیسم« )همانجا، ص41( بگونه ای اراده گرایانه دم از نقش مؤثرآگاهی سوسیالیستی و نیز رشد آگاهی طبقاتی پرولتاریا درپروسه ی انقالب می زند بی آنکه نقش « پایه مادی رفرمیسم » را مد نظر قرار داده باشد! قبال ًنشان دادیم که آذرین چگونه از »گلوبالیزاسیون«، به بهبود وضعیت معیشتی بخش مؤثری ازکارگران درایران کنونی، و از اینجا به نفی مبارزه طبقاتی رسیده بود. لیکن حال همین دیدگاه خودش را دیدگاهی متعلق به »دیگری« می نامد و در نفی و ردّ آن، مینویسد: »دیدگاه دیگری عنوان میکند که، به یمن ختم خطر جنگ هسته ای میان ابرقدرتها، و بخصوص به سبب شکل گیری بازار واحد جهانی )بازهمان»گلوبالیزاسیون«( که اقتصاد همه کشورها را بنحو فشرده ای درهم می تند، دوران پس از جنگ سرد 411
میتواند دوران صلح آمیز شکوفائی اقتصاد جهانی، بسط دمکراسی و هم - منفعتی و همکاری ملتها و پایان نهادن بر فقر ودیکتاتوری باشد..... این قبیل سناریوها صرفاً ازساده لوحی مایه نمیگیرد، بلکه درتحلیل نهائی ازنظرتئوریک متکی بر درک کالسیک لیبرالیسم ازسرمایه داری هستند، و در روایت سوسیال دمکراتیک خود )که ازجانب جناحی از سوسیال دموکراسی اروپا عرضه میشود( نسب از تز »اولترا امپریالیسم« کائوتسکی میبرند و بر یک تحلیل اقتصادی معین )ونادرست( ازسرمایه داری و امپریالیسم استوارند.«)همانجا، ص03( واینکه آذرین بدینسان درمرزبندی باهرگونه سازشکاری با حکومت کاپیتالیستی و نیز درمرزبندی با نظریه اکثریتی ها )که مشابه و همجوار نظریه سوسیال- رفرمیستی خود اوست(، مینویسد: »تاکید برخصلت ضدسرمایه داری مبارزه کارگران نه یک دغدغه مکتبی است و نه به شعاری برای هدفی دور دست مربوط میشود، بلکه بالفاصله به معنای تاکید براستقالل سیاسی طبقه کارگر ازهمین امروز و در تمام مراحل مبارزه است. این امرخصوصاً درشرایط ایران امروز فوراً درتقابل آشکار با گرایش رفرمیستی قرارمیگیرد. زیرا رفرمیسم، ازآنجا که نقطه حرکت او همسازی منافع کار و سرمایه است، درعرصه سیاست خواه ناخواه همواره درپی سرمایه مترقی ای است تا از لحاظ سیاسی از او حمایت کند. ودرشرایط امروز ایران بخش »مترقی« مورد نظر خویش را درجنبش اصالحات سیاسی یافته است.«)همانجا، ص297(؛ و »هم اکنون امثال سازمان اکثریت سعی در جا انداختن این چشم انداز در میان کارگران دارند« )همانجا، ص12(. -۵ کم قبال ًدیدیم که آذرین ازطریق نظریه»نپ در اپوزیسیون«، درصدد تحقق»اشکال دردتری« ازسرمایه داری بود ومیگفت در وضعیت حاضر، موضوع بر مبارزه برای انقالب و سوسیالیسم نبوده بلکه »انتخاب شرکمتر« است!- اما حال، 419 سر
- Page 437 and 438: کنونی اش، »کارس
- Page 439 and 440: عرضه نموده و ازهمان
- Page 441 and 442: و) اما»بارسنگین ف
- Page 443 and 444: )ابزارسرکوب طبقات
- Page 445 and 446: یابنده سرمایه داری
- Page 447 and 448: مقابله با وضعیت دشو
- Page 449 and 450: مقابله بانفرت واعت
- Page 451 and 452: یا نیستی کامل. آنه
- Page 453 and 454: »اصالحگران فعلی ا
- Page 455 and 456: به سخنی دیگر، درص
- Page 457 and 458: بیسابقه و شگفت آور
- Page 459 and 460: می گیرد و سرمایه ما
- Page 461 and 462: که قدرت سیاسی تسخیر
- Page 463 and 464: و سرنگونی قدرت سیاس
- Page 465 and 466: بشرط پذیرش آن ازسوی
- Page 467 and 468: کند، این بازی راخ
- Page 469 and 470: نیست! حال معلوم می
- Page 471 and 472: کاپیتالیستی بوده ا
- Page 473 and 474: نقش پایه مادی رفرمی
- Page 475 and 476: »از هاشمی رفسنجان
- Page 477 and 478: بیک کالم، آذرین ا
- Page 479 and 480: دنباله روی از بورژو
- Page 481 and 482: چنین تشبیهاتی دربا
- Page 483 and 484: تکالیف« و دربخش م
- Page 485 and 486: جدا مبارزه ای سازش
- Page 487: که یک مدل ملی بود،
- Page 491 and 492: سرنگونی دولت کاپیت
- Page 493 and 494: بعبارتی دیگر، درا
- Page 495 and 496: تعارض حاد و آشکار د
- Page 497 and 498: دستمزدی باالتر و رف
- Page 499 and 500: خواسته های متناسب ب
- Page 501 and 502: دقیقتر از ایرج آذری
- Page 503 and 504: کامال ً بی دفاع است.
- Page 505 and 506: ضمیمه1 نگاهی کوت
- Page 507 and 508: کاپیتالیستی حاضر ا
- Page 509 and 510: اعم از طرفداران مدل
- Page 511 and 512: اماجریان مسلط نمیت
- Page 513 and 514: افتاده رانادیده می
- Page 515 and 516: نقش نظاره گر، و در
- Page 517 and 518: گسستگی پیوند از لحا
- Page 519 and 520: جنبش داشت. همچنین
- Page 521 and 522: مارکسیسم( و لزوم ب
- Page 523 and 524: لیتوانیا مینویسد:
- Page 525 and 526: لنین از حزب پرولتار
- Page 527 and 528: كرش در همین ارتباط
- Page 529 and 530: ر) -11 حمایت فرصت طل
- Page 531 and 532: ص) برعكس، تا حدو
- Page 533 and 534: -۵ -6 بورژوا، جریان
- Page 535 and 536: 00- همانجا. -06 بنقل
- Page 537 and 538: دهه 2913 به انهدام حز
میتواند دوران صلح آمیز شکوفائی اقتصاد جهانی، بسط دمکراسی و هم - منفعتی و<br />
همکاری ملتها و پایان نهادن بر فقر ودیکتاتوری باشد..... این قبیل سناریوها صرفاً<br />
ازساده لوحی مایه نمیگیرد، بلکه درتحلیل نهائی ازنظرتئوریک متکی بر درک<br />
کالسیک لیبرالیسم ازسرمایه داری هستند، و در روایت سوسیال دمکراتیک خود )که<br />
ازجانب جناحی از سوسیال دموکراسی اروپا عرضه میشود(<br />
نسب از تز<br />
»اولترا<br />
امپریالیسم« کائوتسکی میبرند و بر یک تحلیل اقتصادی معین )ونادرست( ازسرمایه<br />
داری و امپریالیسم استوارند.«)همانجا، ص03(<br />
واینکه آذرین بدینسان درمرزبندی باهرگونه سازشکاری با حکومت کاپیتالیستی و<br />
نیز درمرزبندی با نظریه اکثریتی ها )که مشابه و همجوار نظریه سوسیال- رفرمیستی<br />
خود اوست(، مینویسد:<br />
»تاکید برخصلت ضدسرمایه داری <strong>مبارزه</strong> کارگران نه یک دغدغه مکتبی است و نه<br />
به شعاری برای هدفی دور<br />
دست مربوط میشود، بلکه بالفاصله به معنای تاکید<br />
براستقالل سیاسی طبقه کارگر ازهمین امروز و در تمام مراحل <strong>مبارزه</strong> است. این<br />
امرخصوصاً درشرایط ایران امروز فوراً درتقابل آشکار<br />
با<br />
گرایش رفرمیستی<br />
قرارمیگیرد. زیرا رفرمیسم، ازآنجا که نقطه حرکت او همسازی منافع کار و سرمایه<br />
است، درعرصه سیاست خواه ناخواه همواره درپی سرمایه مترقی ای است تا از<br />
لحاظ سیاسی از او حمایت کند. ودرشرایط امروز ایران بخش »مترقی« مورد نظر<br />
خویش را درجنبش اصالحات سیاسی یافته است.«)همانجا، ص297(؛ و »هم اکنون<br />
امثال سازمان اکثریت سعی در جا انداختن این چشم انداز در میان کارگران دارند«<br />
)همانجا، ص12(.<br />
-۵<br />
کم<br />
قبال ًدیدیم که آذرین ازطریق نظریه»نپ در اپوزیسیون«، درصدد تحقق»اشکال<br />
دردتری«<br />
ازسرمایه داری بود<br />
ومیگفت در وضعیت حاضر، موضوع بر<br />
<strong>مبارزه</strong> برای انقالب و سوسیالیسم نبوده بلکه »انتخاب شرکمتر« است!- اما حال،<br />
419<br />
سر