گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

05.02.2015 Views

مشاور دلسوز و مفت و مجانی چنین حکومتی مبدل می گردد!‏ درتوصیفی دقیقتر،‏ ایرج آذرین بمثابه سخنگوی خرده بورژوازی متوسط،‏ در میانۀ دو طبقه متخاصم قرار گرفته و هردوی آنها را،‏ البته به نوبت،‏ نصیحت می کند؛ وهردوی آنها را از گام نهادن درمسیری که انتهایش جنگ داخلی و برباد دادن آرزوی دیرینه بورژوازی لیبرال ایران ‏)والبته خودایرج آذرین(‏ است،‏ زنهار می دهد!-‏ او تئوری اقتصادی بورژوائی را به سردمداران جمهوری اسالمی تدریس میکند و از هیئت حاکمه می خواهد که سرعقل آمده و روشهای مناسبتری درپیش گیرد؛ یعنی روشهائی که تحت آن،‏ از یکسو روند استثمار پرولتاریا استمراریابد و از سوی دیگر فشار عاصی کننده ای براین طبقه وارد نگردیده واحیاناً‏ شر بپا نشود!‏ آذرین درعین حال و همزمان به پرولتاریا و پیشاهنگانش پند میدهدکه با بسنده نمودن به پنیر موجود درتله ‏)که دیدیم آن»پنیر«‏ نیز فقط در ذهن آذرین وجود داشت و نه در واقعیت!(‏ و پرهیز از ‏»تروتسکیسم«،‏ به دولت کاپیتالیستی حاضرتمکین کنند!‏ واینکه وی گوشزد می سازد که پرولتاریا»بعنوان یکی از صاحبان جامعه این مسئولیت را دارد که نشان دهد طرح خواسته های خود حیات کل جامعه را نیز مد نظر دارد«!-‏ او فریبکارانه به کارگران می گوید موضوع لزوم حمایت ازبخشی از بورژوازی،‏ نه فقط در دوران سرمایه داری رقابت آزاد بلکه در دوران سرمایه گندیده امپریالیستی نیز،‏ همانا شیره و جوهر آراء مارکس و لنین است!‏ اما خوش نمکی آذرین دراین است که وی این ‏»تکالیف تازه«،‏ واین جبن و وادادگی اش را اینگونه توجیه می کند:‏ ‏»تکالیف تازه گرایش سوسیالیستی را دراین پرتو میتوان دریک متن وسیعتری بمنزله خصلت ناگزیرمبارزه طبقاتی دریک سطح کیفی باالتردید.«!)همانجا،‏ ص‎11‎‏(‏ لیکن اگرسازش مفتضحانه با بورژوازی بمنزله ‏»یک سطح کیفی باالتر«‏ درروند مبارزه طبقاتی پرولتاریا باشد،‏ البد تالش و تدارک برای انقالب و بیک کالم 414

جدا مبارزه ای سازش ناپذیر برای سرنگونی قدرت سیاسی بورژوازی،‏ نشانگر ‏»انحطاط«‏ در جنبش کارگری خواهد بود!‏ نویسنده»چشم اندازوتکالیف«‏ بدینسان و فریبکارانه سیاه را سفید،‏ وسفید را سیاه جلوه میدهد تا بتواند اشاعه خط مشی سوسیال-‏ رفرمیستی اش در جنبش پرولتاریا را تحقق بخشد!‏ حال خواننده میتواند خود به عینه ببیند آنگاه که نگارنده حاضر،‏ ایرج آذرین را ‏»شامولتی بازحرفه ای«‏ نامید،‏ سخنی بدور از حقیقت نگفته بود و اینکه آذرین در زمرۀ آن بخش ازروشنفکران و رهبران احزاب خرده بورژواست که فقط به این خاطر به حوزه های علمیه نمیروند که با اسالم و عباء وعمامه دچار مشکل اند و گر نه از نظر پررویی،‏ درمقایسه با روحانیون محترم چیزی کم و کسر ندارند!‏ نتیجه آنکه،‏ همانگونه که مشاهده می گردد آذرین درکتاب جالب توجه خویش،‏ هم»چشم انداز«‏ جامعه ایران را تبیین کرده وهم»تکالیف«‏ ناشی از آنرا تشریح ساخته است،‏ منتهابه این معنا که ‏»تکالیف«‏ هردو طبقه متخاصم را بگونه ای جدا کامال ً توضیح داده است تا بدینسان»حیات کل جامعه«‏ تامین شود!!‏ ازاینرو بهتر و دقیقتر می بود اگر وی نام کتابش را»چشم انداز و تکالیف طبقات متخاصم درجهت همکاری«‏ می گذاشت!!‏ آذرین انقالبی،‏ علیه آذرین لیبرال!‏ در این ضمیمه و تا اینجاکوشیدیم خط سیر رویکرد لیبرالی آقای آذرین را-‏ دراجزاء - اصلی اش تبیین کنیم.‏ اما این تمام مساله نیست.‏ چه،‏ آنگاه که به بررسی مجموعه تفکر وی می پردازیم،‏ حضور آشکار و غیر قابل چشم پوشی رگه ای انقالبی نیز مشهود است.‏ شواهد متعدد و آشکار،‏ این مدعای نگارنده حاضر را به اثبات می رساند که نمونه 41۵

جدا<br />

<strong>مبارزه</strong> ای سازش ناپذیر برای سرنگونی قدرت سیاسی بورژوازی،‏ نشانگر<br />

‏»انحطاط«‏ در جنبش کارگری خواهد بود!‏<br />

نویسنده»چشم اندازوتکالیف«‏ بدینسان و فریبکارانه سیاه را سفید،‏ وسفید را سیاه<br />

جلوه میدهد تا بتواند اشاعه خط مشی سوسیال-‏ رفرمیستی اش در جنبش پرولتاریا را<br />

تحقق بخشد!‏<br />

حال خواننده میتواند خود به عینه ببیند آنگاه که نگارنده حاضر،‏ ایرج آذرین را<br />

‏»شامولتی بازحرفه ای«‏ نامید،‏ سخنی بدور از حقیقت نگفته بود و اینکه آذرین در<br />

زمرۀ آن بخش ازروشنفکران و رهبران احزاب خرده بورژواست که فقط به این<br />

خاطر به حوزه های علمیه نمیروند که با اسالم و عباء وعمامه دچار مشکل اند و گر<br />

نه از نظر پررویی،‏ درمقایسه با روحانیون محترم چیزی کم و کسر ندارند!‏<br />

نتیجه آنکه،‏ همانگونه که مشاهده می گردد آذرین درکتاب جالب توجه خویش،‏<br />

هم»چشم انداز«‏ جامعه ایران را تبیین کرده وهم»تکالیف«‏ ناشی از آنرا تشریح<br />

ساخته است،‏ منتهابه این معنا که ‏»تکالیف«‏ هردو طبقه متخاصم را بگونه ای جدا<br />

کامال ً<br />

توضیح داده است تا بدینسان»حیات کل جامعه«‏ تامین شود!!‏<br />

ازاینرو بهتر و دقیقتر می بود اگر وی نام کتابش را»چشم انداز و تکالیف طبقات<br />

متخاصم درجهت همکاری«‏ می گذاشت!!‏<br />

آذرین انقالبی،‏ علیه آذرین لیبرال!‏<br />

در این ضمیمه و تا اینجاکوشیدیم خط سیر رویکرد لیبرالی آقای آذرین را-‏ دراجزاء<br />

- اصلی اش<br />

تبیین کنیم.‏ اما این تمام مساله نیست.‏ چه،‏ آنگاه که به بررسی مجموعه<br />

تفکر وی می پردازیم،‏ حضور آشکار و غیر قابل چشم پوشی رگه ای انقالبی نیز<br />

مشهود است.‏<br />

شواهد متعدد و آشکار،‏ این مدعای نگارنده حاضر را به اثبات می رساند که نمونه<br />

41۵

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!