گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

دنباله روی از بورژوازی حاکم را متهم به آن میسازد که الزاماً‏ ‏»یک انقالب
دموکراتیک را،‏ آلترناتیو دوم خرداد قرار میدهد.«!)همانجا،‏ ص‎272‎‏(‏
بنابرچنین استدالل خنده داری،‏ همۀ چپ های انقالبی که در تدارک سرنگونی
جمهوری اسالمی هستند الجرم طرفدار»انقالب دموکراتیک«‏ بوده،‏ و البد کسانی که
خواهان سازش با بورژوازی از طریق طرح ‏»نپ دراپوزیسیون«‏ هستند طرفدار
انقالب سوسیالیستی می باشند!!‏
آذرین به لباس طرفدارای از تئوری مارکسیستی انقالب سوسیالیستی درآمده تا بتواند
اینچنین به آن ضربه بزند و بی اعتبارش سازد!‏
ومتعاقباً‏ نویسنده ‏»چشم اندازوتکالیف«‏ با ارتقاء وقاحت خویش به یک سطح کیفی
باالتر،‏ مبارزین چپ انقالبی،‏ اعم از بالنکیستها و گرایش مارکسیستی را،‏ با
‏»سلطنت طلبان«‏ و حتی ‏»فاشیستها«،‏ تشبیه و مترادف ساخته و فرش کنندگان جاده
جهنم می خواند!-‏ نگاه کنید:‏
‏»ازیک نگاه طبقاتی،‏ حتی درنگاه اول هم روشن است که»سرنگونی«راشاخص
رادیکالیسم چپ قراردادن بغایت سطحی است.‏ سازمانهای سلطنت طلب،‏ نظیردرفش
کاویانی و یا حتی نظامی فاشیستهایی همچون ارتش پارتیزانی ملی ایران،‏ نیز
سرنگونی خواه اند؛«!!)همانجا،‏ ص‎91‎‏(‏
وهمچنین:‏ ‏»درحسن نیت چنین فعالینی شک نیست و برتری اخالقی چنین انتخاب
فردی ای نیز آشکار است،‏ اما مساله ابداً‏ مساله ای اخالقی و فردی نیست؛ بنابه یک
گفته مشهور،‏ جاده جهنم را نیز باحسن نیت فرش کرده اند.«!!)همانجا،‏ ص‎97‎‏(‏
همانگونه که ازموارد فوق پیداست،‏ آذرین می کوشد نمایش خیره کننده ای از
توانمندی در تولید انگ های متنوع را به اجرا بگذارد تا شاید مبارزین پرولتری و
انقالبیون چپ بطورکلی را،‏ از پیگیری اهداف انقالبی پرولتاریا بترساند.‏ انصافاً‏ باید
این توانمندی را تایید کرد!‏ چرا که درطی سی سال گذشته هرکس باندازه کافی وقت
479