گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
- بهرترتیب، آذرین بنابر همین »کشف خیره کننده«اش مبنی براینکه اکنون درایران بخش موثری ازکارگران بلحاظ عینی تبدیل به »پایه مادی رفرمیسم و دنبالچه بورژوازی« شده اند، می افزاید: »معضل اصلی فقدان خودآگاهی طبقاتی نزد توده کارگران نیست، بلکه وجود یک شکاف عینی درطبقه است.«!)همانجا، ص7۵( لیکن همانگونه که گفتیم رکود جنبش کارگری درایران وعدم مبارزه جوئی آن درسالهای اخیر، نه به سبب »وجودیک شکاف عینی درطبقه«، بلکه به علت اختناق حاکم و قرارداد موقت )یعنی ترس کارگران ازاخراج( است. مضافاً، آنگاه که درباره ایران سخن میگوئیم، سخن ازکارگرانی درمیان است که عمدتاً بسیارجوانند؛ کارگرانی که بدلیل رکود جنبش کارگری طی سالهای طوالنی، فاقد تجربه اعتصاب بویژه اعتصاب پیروزمند کمونیست واقعی البته درصورتیکه - - هستند؛ کارگرانی که هرگز- و بدلیل فقدان حزب درمعرض هیچگونه تبلیغات منظم سوسیالیستی قرارنداشته اند، »حزب کمونیست« دروغین آقایان حکمت و آذرین و احزاب پفکی مشابه را به حساب نیاوریم که درواقع نیزنمیتوانیم به حساب آوریم؛ کارگرانی که حتی فاقد تجربه ی مبارزات اتحادیه ای یعنی فاقد حداقل و کف آگاهی طبقاتی اند بلکه بصورت یکطرفه درمعرض تبلیغات جمهوری اسالمی و امپریالیستی قرار دارند و ازاینرو )هنوز( ناباور به قدرت همبستگی خود. بورژوازی مخلص کالم، نه فقط آن بخش ازکارگران مورد نظر آذرین، ازرفاه نسبی برخوردار نیستند بلکه خیل مهندسین شاغل درهمان شاخه های پیشرفته صنعت نیز فاقد این رفاه مادی اند، مگر معدودی از آنها که در پستهای مدیریتی قرار دارند. آذرین حتی از اخبارعادی که در روزنامه های رسمی ایران درباب فقر و بیکاری رایج منتشر میشود بی اطالع است؛ اخبار روزمره درباب مسافرکشی ده هزارپزشک عمومی درخیابانهای تهران، واینکه چهل هزارمهندس کشاورزی طی سالهای اخیر مشغول کار در آژانسهای مسافربری هستند؛ اخبار روزمره در باب اشاعه فحشاء و پدیده 4۵1
بیسابقه و شگفت آور خیل »دختران فراری«، گسترش بزهکاری، طالق و اعتیاد؛ یعنی مصائبی که در اغلب آنها، جامعه سرمایه داری تحت حاکمیت جمهوری اسالمی، به کسب رکورد جهانی نائل شده است! به بیان دیگر شرایط جاری درایران بگونه ای است که گرانی مردم رابه تنگ آورده و خود حکومتی ها از افزایش شدیدتر آن درسال جاری سخن می گویند. احمدی نژاد اخیراً ازمردم خواسته بود که ازاین پس کمربندهای خود ر امحکم ترببندند؛ موسوی درتوضیح علت ورود خود به انتخابات ریاست جمهوری، از»احساس خطر« سخن می گوید و محسن رضائی- بگفته خودش - جمهوری اسالمی را درلبه پرتگاه می بیند. همه اینها نشانگر آنست که نظریه آذرین درباب وجود پایه مادی رفرمیسم در جنبش کارگری ولذا رویگردانی کارگران ازانقالب )نظریه ای که وی مطرح کرده بود(، کامال ًغلط ازآب درآمده است! 9 سال پیش آنرا حال به مهمترین مساله یعنی به استنتاج عملی آذرین ازتحلیل هائی که ارائه کرده است می رسیم. بعبارتی دیگر، توهم ایجاد رفاه نسبی برای بخش موثری ازکارگران ایران، و بطور کلی، توهم توانائی جمهوری اسالمی درتحقق رفرم های اقتصادی، درواقع همان تکیه گاه اصلی نظریه آذرین درباب لزوم دنباله روی ازبورژوازی است. واینکه نویسنده »چشم انداز و تکالیف«، کوشیده است تا این سیاست سازشکارانه خویش راتحت عنوان عجیب »نپ دراپوزیسیون«- یعنی زیرلوای نام لنین - عرضه کند! ماهیت لیبرالی نظریه »نپ دراپوزیسیون«! گیریم که دولتی بودن ساختارسرمایه داری درایران کنونی، چیزی نیست که با حکومت جمهوری اسالمی سرشته باشد بلکه این حکومت بهمان سهولت که میتوان پیراهن کهنه ای را از تن بدر آورد، قادر است آنرا دور بیاندازد بی آنکه آب از آب 4۵7
- Page 405 and 406: « پایه » ی آن کجا!
- Page 407 and 408: در همین ارتباط، ب
- Page 409 and 410: طبقاتی را كنار گذاش
- Page 411 and 412: حکیمی )ریشه یابی ن
- Page 413 and 414: یا کال ً اعتراضات ک
- Page 415 and 416: به جریان غالب بر ای
- Page 417 and 418: کمونیستی ای كه قوام
- Page 419 and 420: داعیهدار كمونیسم ن
- Page 421 and 422: سندیکاها....همگی وظی
- Page 423 and 424: وهمان طبقه »برای
- Page 425 and 426: 4 که سیاسی طبقه کارگ
- Page 427 and 428: ص) پرولتاریا راهم
- Page 429 and 430: مفهوم و محتوای حقیق
- Page 431 and 432: است. بکالمی دیگر،
- Page 433 and 434: بسخنی دیگر و با درن
- Page 435 and 436: بپذیرد که منطق ِا
- Page 437 and 438: کنونی اش، »کارس
- Page 439 and 440: عرضه نموده و ازهمان
- Page 441 and 442: و) اما»بارسنگین ف
- Page 443 and 444: )ابزارسرکوب طبقات
- Page 445 and 446: یابنده سرمایه داری
- Page 447 and 448: مقابله با وضعیت دشو
- Page 449 and 450: مقابله بانفرت واعت
- Page 451 and 452: یا نیستی کامل. آنه
- Page 453 and 454: »اصالحگران فعلی ا
- Page 455: به سخنی دیگر، درص
- Page 459 and 460: می گیرد و سرمایه ما
- Page 461 and 462: که قدرت سیاسی تسخیر
- Page 463 and 464: و سرنگونی قدرت سیاس
- Page 465 and 466: بشرط پذیرش آن ازسوی
- Page 467 and 468: کند، این بازی راخ
- Page 469 and 470: نیست! حال معلوم می
- Page 471 and 472: کاپیتالیستی بوده ا
- Page 473 and 474: نقش پایه مادی رفرمی
- Page 475 and 476: »از هاشمی رفسنجان
- Page 477 and 478: بیک کالم، آذرین ا
- Page 479 and 480: دنباله روی از بورژو
- Page 481 and 482: چنین تشبیهاتی دربا
- Page 483 and 484: تکالیف« و دربخش م
- Page 485 and 486: جدا مبارزه ای سازش
- Page 487 and 488: که یک مدل ملی بود،
- Page 489 and 490: میتواند دوران صلح آ
- Page 491 and 492: سرنگونی دولت کاپیت
- Page 493 and 494: بعبارتی دیگر، درا
- Page 495 and 496: تعارض حاد و آشکار د
- Page 497 and 498: دستمزدی باالتر و رف
- Page 499 and 500: خواسته های متناسب ب
- Page 501 and 502: دقیقتر از ایرج آذری
- Page 503 and 504: کامال ً بی دفاع است.
- Page 505 and 506: ضمیمه1 نگاهی کوت
-<br />
بهرترتیب، آذرین بنابر همین »کشف خیره کننده«اش مبنی براینکه اکنون درایران<br />
بخش موثری ازکارگران بلحاظ عینی تبدیل به<br />
»پایه مادی رفرمیسم و<br />
دنبالچه<br />
بورژوازی« شده اند، می افزاید: »معضل اصلی فقدان خودآگاهی <strong>طبقاتی</strong> نزد توده<br />
کارگران نیست، بلکه وجود یک شکاف عینی درطبقه است.«!)همانجا، ص7۵(<br />
لیکن همانگونه که گفتیم رکود جنبش کارگری درایران وعدم <strong>مبارزه</strong> جوئی آن<br />
درسالهای اخیر، نه به سبب »وجودیک شکاف عینی درطبقه«، بلکه به علت اختناق<br />
حاکم و قرارداد موقت )یعنی ترس کارگران ازاخراج( است. مضافاً، آنگاه که درباره<br />
ایران سخن میگوئیم، سخن ازکارگرانی درمیان است که عمدتاً بسیارجوانند؛<br />
کارگرانی که بدلیل رکود جنبش کارگری طی سالهای طوالنی، فاقد تجربه اعتصاب<br />
بویژه اعتصاب پیروزمند<br />
کمونیست واقعی<br />
البته درصورتیکه<br />
-<br />
-<br />
هستند؛ کارگرانی که هرگز-<br />
و<br />
بدلیل فقدان حزب<br />
درمعرض هیچگونه تبلیغات منظم سوسیالیستی قرارنداشته اند،<br />
»حزب کمونیست«<br />
دروغین آقایان حکمت و<br />
آذرین و<br />
احزاب<br />
پفکی مشابه را به حساب نیاوریم که درواقع نیزنمیتوانیم به حساب آوریم؛ کارگرانی<br />
که حتی فاقد تجربه ی مبارزات اتحادیه ای یعنی فاقد حداقل و کف آگاهی <strong>طبقاتی</strong> اند<br />
بلکه بصورت یکطرفه درمعرض تبلیغات جمهوری اسالمی و<br />
امپریالیستی قرار دارند و ازاینرو )هنوز( ناباور به قدرت همبستگی خود.<br />
بورژوازی<br />
مخلص کالم، نه فقط آن بخش ازکارگران مورد نظر آذرین، ازرفاه نسبی برخوردار<br />
نیستند بلکه خیل مهندسین شاغل درهمان شاخه<br />
های پیشرفته صنعت نیز فاقد<br />
این<br />
رفاه مادی اند، مگر معدودی از آنها که در پستهای مدیریتی قرار دارند. آذرین حتی<br />
از اخبارعادی که در روزنامه های رسمی ایران درباب فقر و بیکاری رایج منتشر<br />
میشود بی اطالع است؛ اخبار روزمره درباب مسافرکشی ده هزارپزشک عمومی<br />
درخیابانهای تهران، واینکه چهل هزارمهندس کشاورزی طی سالهای اخیر مشغول<br />
کار در آژانسهای مسافربری هستند؛ اخبار روزمره در باب اشاعه فحشاء و پدیده<br />
4۵1