گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
آن - بکلی بزداید و بیکباره و بتمامی، به روی بورژوازی آغوش بگشاید. خاصه آنکه، شدت بحران اجتماعی و نارضایتی عمومی درایران کنونی به حدی است که این امکان که یک جریان سیاسی بتواند - در درازمدت وحتی میان مدت در - وضعیتی »نیمه انقالبی، نیمه ضدانقالبی« جا خوش کند، وجود ندارد. لذاهرحرکت تاکتیکی ِحکومت وهرتغییری درشرایط اجتماعی، ولوجزئی، میتواند پروسه انحطاط این جریان را تکمیل سازد و کارآن را یکسره کند؛ همانگونه که دریک ترازوی درحال تعادل، هر وزنه ای حتی اگرکوچک باشد، تعیین کننده خواهد شد. پیام امیر ظاهراً ماجرای حركت تاكتیكی جمهوری اسالمی در اشغال سفارت امریكا، و بالفاصله، چرخش اكثریت فدائیان به سوی جناحی از بورژوازی را فراموش كرده است؛ و همچنین بحران اجتماعی ناشی از بركناری بنیصدر و اوج گیری ترورها در سال 12 را، كه در پی آیند خود، رهبری پیكار به همسویی با جناح دیگر بورژوازی سوق مییابد؛ و نیز ظهور» دوم خرداد« را در پیدایش این نظریه سازشکارانه آذرین. امیر از خاطربرده است که وجود این » رگه ی « شخص )ویاجریان(، آنگاه که درمعرض یک محرک ذهنی تازه ( بورژوایی درمجموعه ی تفکر یک »رخدا «، یک تندپیچ اجتماعی دیگر( قرارگیرد، چه اتفاقی رخ خواهد داد. وبیک کالم امیر هشیار نیست که ایرج آذرین پس ازیک عمرسرگردانی نظری وعملی، اینک گروه خود را به لبه پرتگاه کشانیده است! درهمین ارتباط الزم به ذکراست آذرین و برخی دیگر آنگاه که سخن ازوجود تفرقه و انشعاب درسازمانهای چپ ایران بمیان می آورند دوچیز اساسی را نادیده می گیرند. اول اینکه اینجا موضوع صرفاً برسر»جدایی« و »تفرقه« نیست بل صحبت از دوقطبی شدن است. دوم اینکه انشعابات و دوقطبی شدن احزاب خرده بورژوا در ایران را باید در ارتباط با روند تجزیه خرده بورژوازی در خود ِعینیت جامعه 019
)که تحت بحران سرمایه داری، شدت نیزمییابد(، درنظرگرفت. لذا هر رویکردی که این انشعابات را تنها ازطریق اختالفات نظری میان گرایش های مختلف توضیح دهد، رویکردی سوبژکتیویستی است، یابقول لنین: تاریخ«. « به بیان دیگروحدت میان دو روندعینی و ذهنی پی نبردن به پایه مادی جریان پوالریزاسیون خرده بورژوازی درجامعه سرمایه داری ایران، همان موضوعی بودکه من درسال 2012 ودرگرماگرم وقوع انشعاب درسازمان پیکار به آن پرداختم ودراینجا به خود جرأت میدهم تا آنرا بازگو کنم: « فقر و عسرت روزافزون توده ها، خرده بورژوازی رابه دو بخش اکثریت واقلیت تقسیم میکند. یک بخش ازآن به جانب انقالب آمده و بخش دیگر ضدانقالبی می باشد. بخش انقالبی هنوز کارگری نیست اما اقشار پائین دست ترآن - عمدتاً وعلی العموم بالجبار- به کار کارگری وبه فروش نیروی کارخود تن می دهند وبه تازه پرولترها ونیمه پرولترها تبدیل می گردند. سازمانهای خرده بورژوا بخوبی انعکاس این وضع را از نظرذهنی نمایندگی میکنند. اقلیتی ها و اکثریتی ها در»س.چ.ف.خ.ا«، بخشهای مختلف رزمندگان وهم اکنون رهبری پیکار که اگرضربه هم نمی خورد به ضدانقالب می پیوست کمی دیرتریا - زودتر. واینکه خیانت روحانی نه خیانتی تک نفره ای، این خیانتها یک خط روشنی بوده که ضربات متصل و نیزثابت کرد. شدیدی که برپیکاریها خورد این مسأله رابه خود آنها خُب! ازتمامی این افت وخیزها و تکاپوها بخشهائی پرولتریزه میشدند. بهمانگونه که درعینیت جامعه، این تازه پرولترها ونیمه پرولترها پایه مادی رویزیونیسم راتشکیل میدهند، این آقایان تازه مارکسیست شده منبعد عناصر ذهنی همین پایه مادی یعنی رویزیونیسم را درجنبش کمونیستی آتی تشکیل خواهند داد. میتوان انتظار داشت در دسته هائی که به سوی انقالب سوسیالیستی روی آور می شوند - 073 بغیر از آن بخش
- Page 319 and 320: ماركسیسم »فروافت
- Page 321 and 322: و رویزیونیسم هرگز ب
- Page 323 and 324: دیالكتیكی ماتریالی
- Page 325 and 326: ضعفهای اساسی و حلقه
- Page 327 and 328: اكتبر كشانید؛ همان
- Page 329 and 330: ...« بحث بر سر به اصط
- Page 331 and 332: در چین یك جنبش كمون
- Page 333 and 334: فتیش ساختن از برنام
- Page 335 and 336: آنجائی كه حاوی نكات
- Page 337 and 338: هنوزهیچ خطرجدی ای آ
- Page 339 and 340: از بتلهایم جلد 0 به
- Page 341 and 342: ماركسیسم و تشدید اخ
- Page 343 and 344: ولی این بحران مكاتب
- Page 345 and 346: انشعاب نیز اثری از
- Page 347 and 348: پاسخگوئی خویش، طب
- Page 349 and 350: اقتضای روز لباسی تا
- Page 351 and 352: )» 1۵ که در تمامی این
- Page 353 and 354: آفرین! نویسنده جز
- Page 355 and 356: پردهای است كه آذرین
- Page 357 and 358: پیشه کند! نویسنده
- Page 359 and 360: وسایپا(، ثانیاً
- Page 361 and 362: بله، اینجاست که ب
- Page 363 and 364: به عمل و اکسیون ِ صر
- Page 365 and 366: حزب كمونیست واقعی -
- Page 367 and 368: فقط در همین »شرای
- Page 369: دیگران با خوشنودی ت
- Page 373 and 374: »كمونیسم كارگری«
- Page 375 and 376: نویسنده »چشم اندا
- Page 377 and 378: ضرورت آن در دوران م
- Page 379 and 380: آلوده به اكونومیسم
- Page 381 and 382: آذرین بجای آنکه طرح
- Page 383 and 384: جریان حتی مسائل مقد
- Page 385 and 386: خبری از دیالکتیک - ا
- Page 387 and 388: میآویختند تا »ممت
- Page 389 and 390: بله، به این سبب بو
- Page 391 and 392: گرانسنگ ِ» آقابزرگ
- Page 393 and 394: و جنبش، تئوری و پر
- Page 395 and 396: بپردازد و در عین حا
- Page 397 and 398: به چشم تهدید می نگر
- Page 399 and 400: طبقاتی« توده كارگ
- Page 401 and 402: بنظر می رسدکه آذرین
- Page 403 and 404: همین یك نوشتهاش،
- Page 405 and 406: « پایه » ی آن کجا!
- Page 407 and 408: در همین ارتباط، ب
- Page 409 and 410: طبقاتی را كنار گذاش
- Page 411 and 412: حکیمی )ریشه یابی ن
- Page 413 and 414: یا کال ً اعتراضات ک
- Page 415 and 416: به جریان غالب بر ای
- Page 417 and 418: کمونیستی ای كه قوام
- Page 419 and 420: داعیهدار كمونیسم ن
)که تحت بحران سرمایه داری، شدت نیزمییابد(، درنظرگرفت. لذا هر رویکردی که این<br />
انشعابات را تنها ازطریق اختالفات نظری میان گرایش های مختلف توضیح دهد،<br />
رویکردی سوبژکتیویستی است، یابقول لنین:<br />
تاریخ«.<br />
«<br />
به بیان دیگروحدت میان دو روندعینی و ذهنی<br />
پی نبردن به پایه مادی جریان<br />
پوالریزاسیون خرده<br />
بورژوازی درجامعه سرمایه داری ایران، همان موضوعی بودکه من درسال 2012<br />
ودرگرماگرم وقوع انشعاب درسازمان پیکار به آن پرداختم ودراینجا به خود جرأت<br />
میدهم تا آنرا بازگو کنم:<br />
«<br />
فقر و عسرت روزافزون توده ها، خرده بورژوازی رابه دو بخش اکثریت واقلیت<br />
تقسیم میکند. یک بخش ازآن به جانب انقالب آمده و بخش دیگر ضدانقالبی می باشد.<br />
بخش انقالبی هنوز کارگری نیست اما اقشار پائین دست ترآن<br />
-<br />
عمدتاً وعلی العموم<br />
بالجبار- به کار کارگری وبه فروش نیروی کارخود تن می دهند وبه تازه پرولترها<br />
ونیمه پرولترها تبدیل می گردند.<br />
سازمانهای خرده بورژوا بخوبی انعکاس این وضع را از نظرذهنی نمایندگی میکنند.<br />
اقلیتی ها و اکثریتی ها در»س.چ.ف.خ.ا«، بخشهای مختلف رزمندگان وهم اکنون<br />
رهبری پیکار که اگرضربه هم نمی خورد به ضدانقالب می پیوست<br />
کمی دیرتریا -<br />
زودتر. واینکه خیانت روحانی نه خیانتی تک نفره ای، این خیانتها یک خط روشنی<br />
بوده که ضربات متصل و<br />
نیزثابت کرد.<br />
شدیدی که برپیکاریها خورد این مسأله رابه خود<br />
آنها<br />
خُب! ازتمامی این افت وخیزها و تکاپوها بخشهائی پرولتریزه میشدند. بهمانگونه که<br />
درعینیت جامعه، این تازه پرولترها ونیمه پرولترها پایه مادی رویزیونیسم راتشکیل<br />
میدهند، این آقایان تازه مارکسیست شده من<strong>بعد</strong> عناصر ذهنی همین پایه مادی یعنی<br />
رویزیونیسم را درجنبش کمونیستی آتی تشکیل خواهند داد. میتوان انتظار داشت در<br />
دسته هائی که به<br />
سوی انقالب سوسیالیستی<br />
روی آور می شوند<br />
-<br />
073<br />
بغیر از آن بخش