گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

05.02.2015 Views

بله،‏ عقب نشینی و دور شدن آذرین ازمواضع مارکسیسم انقالبی،‏ اینک وبدینسان،‏ ازِصورت ‏ِ»گام به گام«‏ خارج شده و به حالت ‏ِ»دوان دوان«‏ تبدیل گردیده است!‏ بکالمی دیگر،‏ دیدیم که آذرین درسال‎2017‎چگونه دراین باره داد سخن سرمیداد که خود و حزب متبوعش درحال ‏»فتح قله ها«‏ هستند،‏ و اکنون می بینیم که این اعتماد بنفس بی بنیان،‏ کاذب و خرده بورژوائی،‏ همچون تب تندی بودکه ناگهان فروکش – میکند وبا تبدیل به ضد خود – در واقع به صورت « لرز »ِ تمام عیاریعنی یأس ونا امیدی مفرط وکاذب نسبت به امکان تحقق انقالب وسوسیالیسم،‏ جلوه گر میشود!‏ آذرین به تناوب،‏ یا امرسوسیالیستی شدن ‏ِجنبش عینی وخودبخودی کارگران را بگونه ای»خودکار«‏ ولذا سهل و آسان درنظرمیگیرد و حزب توخالی اش را رهبر این جنبش معرفی میکند،‏ ویا بطورکلی قید سوسیالیسم رامی زند وبه دریوزه گی آشکار بورژوازی می افتد!‏ بدون تردید،‏ این نگاه - كه بجای تشویق كارگران به ایجاد صف مستقل و عرض اندام مستقل در مبارزه طبقاتی-‏ میكوشد جنبش طبقه كارگر را به دنبالچه بخشی از بورژوازی تبدیل كند،‏ اساساً‏ در حیطه انقالب نه خرده بورژوازی فقیر و انقالبی ( قرار ندارد.‏ ) وهیچ بخشی از آن یعنی نه پرولتاریا و دقت كنید!‏ خواست آذرین فقط این نیست كه تشكل تودهای طبقه كارگر را به حمایت از بورژوازی بكشاند ‏)موضوعی كه خود نیز بمعنی نوکری بورژوازی است(،‏ بلكه وی درباره ‏»وزن«‏ طبقه كارگر بطورکلی سخن میگوید ولذا كل پرولتاریا و حتی حزب سیاسیاش را نیز مدّ‏ نظر دارد!-‏ و اینکه باید درنظر داشت که ‏»سوسیال - امپریالیست«ها هرگز نمیگویند که فکر انقالب سوسیالیستی راباید برای همیشه از سرمان بیرون کنیم چراکه دراینصورت دیگر « سوسیالیست درحرف محسوب » نشده ولذا ازجنبش انقالبی کارگری به سرعت طرد خواهند گردید؛ بلکه آنها در هر زمان و دائماً‏ به کارگران میگویند:‏ سوسیالیسم البته چیز بسیارخوبی است اما فقط و 06۵

فقط در همین ‏»شرایط استثنائی حاضر«‏ است که فکر تدارک انقالب سوسیالیستی ‏»دردستورنیست«‏ ولذا عاقالنه است که جناح های مختلف بورژوازی را با دقت کامل ‏»سبک و سنگین«‏ کنیم تا دریابیم کدام جناح منافع ما را بیشتر و بهتر تامین میکند،‏ و آنگاه به آن آویزان شویم!‏ آذرین تحت لوای ‏»مارکسیسم انقالبی«،‏ به این ترتیب و صاف و ساده،‏ گویی به خیل ‏ِهشت میلیونی کارگران ایران و نیز به کلیه کارگران جهان توصیه میکند که برای موش گرفتار در تله،‏ عاقالنه ترین کار،‏ خوردن پنیراست!‏ مخلص کالم آنکه،‏ این رویكرد دست راستی ِ آشكار و خطرناك آذرین،‏ در نزد پایدار و حكیمی هرگز دیده نمیشود.‏ به بیان دقیقتر،‏ نوسان پایدار و حكیمی در واقع میان آنارشیسم و ماركسیسم بمثابه دو بخش از جنبش انقالبی است،‏ اما آذرین بگونه ای سرخوش میان دو جبهۀ دشمن - میان انقالب و ضد انقالب - رفت و برگشت میکند و اصال ً احساس شرم هم ندارد!‏ و اینكه امیر پیام همین جنبه از تفكر آذرین را مد نظر دارد آنگاه كه مینویسد:‏ ‏»اگر آذرین تفسیری تعدیل شده و سازشكارانه از ‏»ستیز طبقاتی«‏ در نظر نداشته باشد آنگاه در این زمینه چندان ازحكیمی دورنیست«.‏ اما امیر پیام بر وجود این ‏»رگه«ی ضد انقالبی در مجموعه تفكر آذرین،‏ به حد كافی مكث نمی نماید و خطر مهیب آن را مورد تأكید قرارنمیدهد بلكه از آن بطور سرسری عبور میكند بطوری كه گویا ‏»خطایی جزئی و كم اهمیت«‏ رخ داده است!‏ امیر پیام درنظرنمی گیرد که دراین وضعیت،‏ دیگر جای ‏»اگر«‏ و ‏»اما«‏ و ‏»شاید«‏ نیست،‏ جای پرده پوشی و تعارف نیست،‏ چراکه دقیقاً‏ همین نوع برخوردهای مماشات جویانه است که امکان میدهد امثال آذرین به این ساده گی جرأت کنند چنین نظریه های ضدانقالبی آشکاری را تحت لوای سوسیالیسم مارکسی درمیان کارگران شیوع دهند.‏ بویژه آنکه آذرین در»بیراهه سوسیالیسم«‏ شش بار خوانندگانش را به 066

فقط در همین ‏»شرایط استثنائی حاضر«‏ است که فکر تدارک انقالب سوسیالیستی<br />

‏»دردستورنیست«‏ ولذا عاقالنه است که جناح های مختلف بورژوازی را با دقت<br />

کامل ‏»سبک و سنگین«‏ کنیم تا دریابیم کدام جناح منافع ما را بیشتر و بهتر تامین<br />

میکند،‏ و آنگاه به آن آویزان شویم!‏<br />

آذرین تحت لوای ‏»مارکسیسم انقالبی«،‏ به این ترتیب و صاف و ساده،‏ گویی به<br />

خیل ‏ِهشت میلیونی کارگران ایران و نیز به کلیه کارگران جهان توصیه میکند که<br />

برای موش گرفتار در تله،‏ عاقالنه ترین کار،‏ خوردن پنیراست!‏<br />

مخلص کالم آنکه،‏ این رویكرد دست راستی ِ آشكار و خطرناك آذرین،‏ در نزد پایدار<br />

و حكیمی هرگز دیده نمیشود.‏ به بیان دقیقتر،‏ نوسان پایدار و حكیمی در واقع میان<br />

آنارشیسم و ماركسیسم <strong>بمثابه</strong> دو بخش از جنبش انقالبی است،‏ اما آذرین بگونه ای<br />

سرخوش میان دو جبهۀ دشمن<br />

-<br />

میان انقالب و ضد انقالب<br />

-<br />

رفت و برگشت میکند<br />

و اصال ً احساس شرم هم ندارد!‏<br />

و اینكه امیر پیام همین جنبه از تفكر آذرین را مد نظر دارد آنگاه كه مینویسد:‏ ‏»اگر<br />

آذرین تفسیری تعدیل شده و سازشكارانه از ‏»ستیز <strong>طبقاتی</strong>«‏ در نظر نداشته باشد<br />

آنگاه در این زمینه چندان ازحكیمی دورنیست«.‏ اما امیر پیام بر وجود این ‏»رگه«ی<br />

ضد انقالبی در مجموعه تفكر آذرین،‏ به حد كافی مكث نمی نماید و خطر مهیب آن<br />

را مورد تأكید قرارنمیدهد بلكه از آن بطور سرسری عبور میكند بطوری كه گویا<br />

‏»خطایی جزئی و كم اهمیت«‏ رخ داده است!‏<br />

امیر پیام درنظرنمی گیرد که دراین وضعیت،‏ دیگر جای ‏»اگر«‏ و ‏»اما«‏ و ‏»شاید«‏<br />

نیست،‏ جای پرده پوشی و تعارف نیست،‏ چراکه دقیقاً‏ همین نوع برخوردهای<br />

مماشات جویانه است که امکان میدهد امثال آذرین به این ساده گی جرأت کنند چنین<br />

نظریه های ضدانقالبی آشکاری را تحت لوای سوسیالیسم مارکسی درمیان کارگران<br />

شیوع دهند.‏ بویژه آنکه آذرین در»بیراهه سوسیالیسم«‏ شش بار خوانندگانش را به<br />

066

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!