گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

05.02.2015 Views

؛(‏ ؛(‏ ؛(‏ ص)‏ ؛(‏ ص)‏ بحران نظری جهانی ‏)به سبب واقعه انحطاط انقالب اکتبرروسیه(‏ بمیان آورده باشد.‏ ازاین نظرنوشته یاد شده درمقایسه باکتاب وی موسوم به»چشم اندازوتکالیف«‏ یک پس رفت آشکارمحسوب میشود چرا که درآنجا به دفعات بروجود ‏»بحران نظری«‏ بعنوان علت پایه ای ضعف وفترت جنبش کمونیستی تاکید ورزیده بود:‏ ‏»علت پایه ای چنین وضعیتی همانا موقعیت نامساعد سوسیالیسم درجهان کنونی است...همان تحوالت پایه ای که سوسیالیسم قرن بیستم راپس نشاند...«‏ اندازوتکالیف«،‏ ص‎91‎ سوسیالیستی تحمیل شده...«‏ ص)‏ ‏)»چشم ‏»عقب نشینی عظیمی که درسطح جهانی به تفکر و جنبش 2۵1 مغشوش است وبه عقب رانده شده ، »... ‏»اکنون گرایش سوسیالیستی ازلحاظ نظری 12 سوسیالیستی کارگری درسطح جهانی نامساعدتر از گذشته است«‏ جهانی براندیشه سوسیالیستی ‏»موقعیت عملی و فکری جنبش 291 . . . در شرایط حاضر...«‏ ص)‏ .)29۵ ‏»فشار بعبارتی دیگر،‏ آذرین درسال‎2017‎ امربحران نظری را تنهامربوط به کسانی می دانست که سخن ازوجود آن به میان می آوردند.‏ اما دوازده سال بعد یعنی در‎2079‎ و هنگام نگارش ‏»چشم اندازوتکالیف«،‏ وجود این بحران نظری را بالخره و به مبارکی ومیمنت پذیرفت.‏ شد منکر مساله را اما دوباره در‎201۵‎ وجزوه ‏»بیراهه سوسیالیسم«‏ وعوامل فقدان حزب کمونیست درایران رابه وجود این سه عامل عینی ‏)که هرسه بی معناست(‏ مربوط دانست بی آنکه حتی کالمی هم ازوجود بحران نظری بمیان آورده باشد.‏ لیکن نکته خنده دار اینجاست که با وجود همه اینها بازهم آذرین از رونمیرود چرا که عنوان می سازد هنگام بیان هر یک از این نظریه های متفاوت ونافی یکدیگر،‏ سخنگوی مارکسیسم انقالبی بوده است!‏ بگذریم.‏ لیكن ای كاش سست عنصری خرده بورژوایی ایرج آذرین به همین جا یعنی - کرنش در مقابل واقعیت پراكندهگی موجود و صرفنظر كردن از تالش برای ایجاد 010

حزب كمونیست واقعی - ختم میشد.‏ اما موضوع بسیار فراتر از این حرفهاست!-‏ بعبارتی دیگر،‏ گفتیم که صرفنظرکردن ازفکرغلبه برتشتت موجود-‏ صرفنظرکردن از فکر ایجاد حزب کمونیست واحدو سراسری فراموش کردن انقالب سوسیالیستی است.‏ اما - درواقع بمنزله ی بیان تلویحی لزوم آذرین به این ‏»تلویح گویی«‏ نیز رضایت نمی دهد و الزم می بیند تا آشکارا قصد ونیت خویش را از آن،‏ برزبان بیآورد.‏ نگاه كنید!‏ او پس از ارائه تحلیلی از وضعیت سرمایهداری جهانی كنونی ‏»تحلیل«‏ خواهیم پرداخت(،‏ نتیجه می گیرد که:‏ ‏)ما جلوتر به این ‏»انقالب كارگری برای سوسیالیسم در یك سطح جهانی در دستور نیست.‏ این نتیجهای است كه از بحث های بخشهای فوق بدست میآید.‏ به نظر من این امر برای همه كشورها و از جمله ایران صادق است.«!!‏ ‏)»چشم انداز و تكالیف«،‏ ص 01( برخالف آنچه که آذرین مطرح ساخته است،اولین نتیجه گیری که درمارکسیسم می یابیم این است که برآمد سرمایه داری-‏ حتی سرمایه داری»‏ رقابت آزاد«-‏ انقالب پرولتاریایی را در دستور قرارمیدهد.‏ اولین حرف مارکسیسم اینست که نه فقط باید درفکرتدارک انقالب برآییم بل درجهت تحقق آن بکوشیم.اما آذرین بدینسان فعلیت جهانی انقالب پرولتاریایی حتی در عصرتوفانی امپریالیسم را آشکارا منکرمیشود و به بهانه های واهی آن را به آینده ای دور و نامعلوم،‏ وا می گذارد!‏ لیكن برای آنكه بفهمیم این پس گشت فكری آذرین تا كجا ادامه مییابد از وی میپرسیم اگر ‏»انقالب كارگری برای سوسیالیسم در یك سطح جهانی در دستور نیست«،‏ پس لطف بفرمائید و به کارگران بگویید چه چیزی در دستورهست؟ آذرین صریح وآشکار پاسخ میدهد:‏ ‏»طبقه کارگرمیتواند....‏ بیندازد.«‏ ‏!!)همانجا،‏ ص‎77‎‏(‏ وزن خود را پشت سر این یا آن سیاست اقتصادی معین 014

حزب كمونیست واقعی - ختم میشد.‏<br />

اما موضوع بسیار فراتر از این حرفهاست!-‏<br />

بعبارتی دیگر،‏ گفتیم که صرفنظرکردن ازفکرغلبه برتشتت موجود-‏ صرفنظرکردن<br />

از فکر ایجاد حزب کمونیست واحدو سراسری<br />

فراموش کردن انقالب<br />

سوسیالیستی است.‏<br />

اما<br />

-<br />

درواقع بمنزله ی بیان تلویحی لزوم<br />

آذرین به این<br />

‏»تلویح گویی«‏<br />

نیز<br />

رضایت نمی دهد و الزم می بیند تا آشکارا قصد ونیت خویش را از آن،‏ برزبان<br />

بیآورد.‏ نگاه كنید!‏<br />

او پس از ارائه تحلیلی از وضعیت سرمایهداری جهانی كنونی<br />

‏»تحلیل«‏ خواهیم پرداخت(،‏ نتیجه می گیرد که:‏<br />

‏)ما جلوتر به این<br />

‏»انقالب كارگری برای سوسیالیسم در یك سطح جهانی در دستور نیست.‏<br />

این<br />

نتیجهای است كه از بحث های بخشهای فوق بدست میآید.‏ به نظر من این امر برای<br />

همه كشورها و از جمله ایران صادق است.«!!‏ ‏)»چشم انداز و تكالیف«،‏ ص 01(<br />

برخالف آنچه که آذرین مطرح ساخته است،اولین نتیجه گیری که درمارکسیسم می<br />

یابیم این است که برآمد سرمایه داری-‏ حتی سرمایه داری»‏ رقابت آزاد«-‏ انقالب<br />

پرولتاریایی را در دستور قرارمیدهد.‏ اولین حرف مارکسیسم اینست که نه فقط باید<br />

درفکرتدارک انقالب برآییم بل درجهت تحقق آن بکوشیم.اما آذرین بدینسان فعلیت<br />

جهانی انقالب پرولتاریایی حتی در عصرتوفانی امپریالیسم را آشکارا منکرمیشود و<br />

به بهانه های واهی آن را به آینده ای دور و نامعلوم،‏ وا می گذارد!‏<br />

لیكن برای آنكه بفهمیم این پس گشت فكری آذرین تا كجا ادامه مییابد از وی<br />

میپرسیم اگر<br />

‏»انقالب كارگری برای سوسیالیسم در یك سطح جهانی در دستور<br />

نیست«،‏ پس لطف بفرمائید و به کارگران بگویید چه چیزی در دستورهست؟<br />

آذرین صریح وآشکار پاسخ میدهد:‏<br />

‏»طبقه کارگرمیتواند....‏<br />

بیندازد.«‏ ‏!!)همانجا،‏ ص‎77‎‏(‏<br />

وزن خود را پشت سر این یا آن سیاست اقتصادی معین<br />

014

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!