گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

05.02.2015 Views

و نظریه پرداز ماركسیسم چینی شده یا مائوئیسم،‏ در قبال ماركسیسم رسمی خط روسی«‏ قلمداد میكند؛ و از سوی دیگر ‏)وهمزمان(‏ او را پرچمدار گسست از نظرات نادرست مسلط در آن مقطع تاریخی معرفی مینماید ودرباره اش مینویسد:‏ ‏»وی در این گسست،‏ شایستگی های چندی را به نمایش میگذارد«!!‏ بله،‏ آذرین در برشماری شایستگی های این ‏»بورژوا«)!(‏ مینویسد:‏ ‏»نخست اینكه بر خالف نظرات مسلط در آن مقطع،‏ بتلهایم در می یابد كه بدست گیری قدرت دولتی توسط پرولتاریا،‏ بهیچ وجه تضمین نمیكند،‏ كه راه بازگشت كاپیتالیسم دیگر بسته است.‏ به عبارت دیگر،‏ بورژوازی و مناسبات بورژوایی میتواند راههای دیگر سوای ضد انقالب آشكار و كسب مجدد قدرت سیاسی بیابند«.‏ آذرین در اهمیت این پرچمی كه بتلهایم برافراشته است به تكرار سخنان او با كلماتی دیگر میپردازد و مینویسد:‏ ‏»این نظر در نقطه مقابل نظرات رسمی اردوگاهی و همچنین ترتسكیستها قرار دارد.‏ تروتسكیستها نیز در پی ترتسكی معتقدند مادام كه ابزار اصلی تولید،‏ زمین و تجارت خارجی ملی شده باقی مانده است،‏ نمیتوان سخنی از حاكمیت بورژوایی در میان باشد و نتیجه میگیرند كه یگانه راه بقدرت رسیدن بورژوازی،‏ ضد انقالب آشكار و سرنگونی قهرآمیز دولت است و آنگاه نیز حكومت بورژوایی،‏ قطعاً‏ عرصههای مذكور اقتصاد را مجدداً‏ غیرملی خواهد ساخت«.‏ آذرین در شمارش دستاوردها و شایستگی های تئوریك بتلهایم،‏ باز هم میافزاید:‏ ‏»بتلهایم همچنین اشكال حقوقی مالكیت را از روابط تولیدی واقعی تمیز میدهد،‏ به این ترتیب علیرغم از بین رفتن شكل فردی مالكیت،‏ مالكیت بورژوایی میتواند در شكل مالكیت دولتی،‏ همچنان به وجود خود ادامه دهد.‏ مهمتر از همه بتلهایم تأكید یكجانبهای را،‏ كه نظرات مسلط آن دوره بر رشد نیروهای مولد بمثابه عامل تعیین كننده گذاربه سوسیالیسم میگذارند،‏ رد میكند و درمقابل به روابط تولیدی و ضرورت دگرگونی آن توجه میدهد.‏ در زمینه اقدامات اقتصادی نیز بتلهایم بدرستی بر علیه 002

فتیش ساختن از برنامه ریزی اقتصادی،‏ بمثابه عاملی سوسیالیستی در اقتصاد،‏ پای میفشرد.«‏ و سرانجام آذرین برای آنكه در تعریف و تمجید از این ‏»بورژوا«)!(‏ حق را بتمامی ادا كرده باشد میافزاید:‏ ‏»به فهرست شایستگی های فكری بتلهایم،‏ بیش از اینها میتوان افزود....‏ «! بعبارتی دیگر آذرین معتقد است كه بتلهایم در بررسی مفاهیم مربوط به مبارزه پرولتاریا در دوران گذار،‏ شایستگی های بسیاری از خود نشان داده اما فقط یك عیب جزئی و كوچك داشته و آن اینكه از ابتدای كار تا انتهای آن و به كل،‏ سخنگوی بورژوازی بوده است!!‏ - این سخن آذرین،‏ به آن میماند كه از كسی درباره حال و روز شخصی دیگر،‏ پرس و جو كنند و او در پاسخ بگوید:‏ حال و احوالش بسیار خوب است فقط یك مختصری فوت كرده است!!‏ آری!‏ قبالً‏ دیدیم كه چگونه آقای پایدار به سهولتی یكسان میتوانست برای دو سوی یك مورد،‏ استدالل بیاورد؛ حال می بینیم كه آقای آذرین نیز از چنین موهبتی بیبهره نیست.‏ وی حتی این قابلیت را داردکه بگونه ای یک خط درمیان،‏ موضوعی را تائید وسپس رد کند بی آنکه آب در دل کسی تکان بخورَد!‏ به عبارتی این برخورد آذرین،‏ یا نمایانگر التقاط است یا آنكه وی میباید به دفاع از این دیدگاه برخیزد كه در دوران امپریالیسم برخی ‏»بورژوا«ها طبقه دشمن - - یعنی نمایندگان نیز میتوانند در امربازپروری مفاهیم مربوط به ماركسیسم و مبارزه پرولتاریا،‏ شایستگی های بسیاری از خود نشان دهند!!‏ لذا فرض اول،‏ بیانگر نگاهی خرده بورژوایی است،‏ و فرض دوم نشانگر رویكردی ارتجاعی و ضد انقالبی.‏ قابل توجه آنكه آذرین مدعی نشده كه بتلهایم از جلد 0 به بعد و به سبب آنكه خصلت سوسیالیستی ‏)پرولتری(‏ انقالب اكتبر را به زیر عالمت سؤال میكشد به بورژوازی گرویده است؛ بلكه سخن آذرین این است كه سرتاسر كار بتلهایم - از ابتدا تا انتها - 001

و نظریه پرداز ماركسیسم چینی شده یا مائوئیسم،‏ در قبال ماركسیسم رسمی خط<br />

روسی«‏ قلمداد میكند؛ و از سوی دیگر ‏)وهمزمان(‏ او را پرچمدار گسست از نظرات<br />

نادرست مسلط در آن مقطع تاریخی معرفی مینماید ودرباره اش مینویسد:‏ ‏»وی در<br />

این گسست،‏ شایستگی های چندی را به نمایش میگذارد«!!‏<br />

بله،‏ آذرین در برشماری شایستگی های این ‏»بورژوا«)!(‏ مینویسد:‏ ‏»نخست اینكه بر<br />

خالف نظرات مسلط در آن مقطع،‏ بتلهایم در می یابد كه بدست گیری قدرت دولتی<br />

توسط پرولتاریا،‏ بهیچ وجه تضمین نمیكند،‏ كه راه بازگشت كاپیتالیسم دیگر بسته<br />

است.‏ به عبارت دیگر،‏ بورژوازی و مناسبات بورژوایی میتواند راههای دیگر<br />

سوای ضد انقالب آشكار و كسب مجدد قدرت سیاسی بیابند«.‏<br />

آذرین در اهمیت این پرچمی كه بتلهایم برافراشته است به تكرار سخنان او با كلماتی<br />

دیگر میپردازد و مینویسد:‏ ‏»این نظر در نقطه مقابل نظرات رسمی اردوگاهی و<br />

همچنین ترتسكیستها قرار دارد.‏ تروتسكیستها نیز در پی ترتسكی معتقدند مادام كه<br />

ابزار اصلی تولید،‏ زمین و تجارت خارجی ملی شده باقی مانده است،‏ نمیتوان سخنی<br />

از حاكمیت بورژوایی در میان باشد و نتیجه میگیرند كه یگانه راه بقدرت رسیدن<br />

بورژوازی،‏ ضد انقالب آشكار و سرنگونی قهرآمیز دولت است و آنگاه نیز حكومت<br />

بورژوایی،‏ قطعاً‏ عرصههای مذكور اقتصاد را مجدداً‏ غیرملی خواهد ساخت«.‏<br />

آذرین در شمارش دستاوردها و شایستگی های تئوریك بتلهایم،‏ باز هم میافزاید:‏<br />

‏»بتلهایم همچنین اشكال حقوقی مالكیت را از روابط تولیدی واقعی تمیز میدهد،‏ به<br />

این ترتیب علیرغم از بین رفتن شكل فردی مالكیت،‏ مالكیت بورژوایی میتواند در<br />

شكل مالكیت دولتی،‏ همچنان به وجود خود ادامه دهد.‏ مهمتر از همه بتلهایم تأكید<br />

یكجانبهای را،‏ كه نظرات مسلط آن دوره بر رشد نیروهای مولد <strong>بمثابه</strong> عامل تعیین<br />

كننده گذاربه سوسیالیسم میگذارند،‏ رد میكند و درمقابل به روابط تولیدی و ضرورت<br />

دگرگونی آن توجه میدهد.‏ در زمینه اقدامات اقتصادی نیز بتلهایم بدرستی بر علیه<br />

002

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!