گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
خود ]جلد 0 ببعد[ دچار یك تناقض بزرگ است: او از یكسو مدعی است كه »اساساً انقالب اكتبر خود یك انقالب كاپیتالیستی بوده و حزب بلشویك از آغاز كار، تحكیم رشد سرمایهداری و نشاندن بورژوازی دولتی جدیدی بر تخت قدرت را دنبال میكرده است«، و این سخن بگونهای آشكار به معنای آن است كه در روسیه شوروی هیچ عاملی )نه ضعف عوامل عینی و نه اشتباهات حزب بلشویك و نه ایزوله ماندن اتحاد شوروی( منجر به شكست انقالب نشده است زیرا اصال ً بحث شكست انقالب سوسیالیستی مطرح نیست و اساساً انقالب سوسیالیستی ای در كار نبوده كه صحبت درباره امكان شكست یا پیروزیاش در میان باشد. اما بتلهایم از سویی دیگر و در عین حال ادعا میكند كه در نیمه دهه 2903 ماهیت حزب بلشویك، بورژوازی مجدداً بر اتحاد شوروی غلبه كرده است! با قلب لیكن پرسش ساده و در عین حال بزرگ این است كه اگر انقالب اكتبر- طبق نظر در نیمه دهه - بتلهایم 2903 پروسه انحطاطاش تكمیل شده و ماهیتاش دیگرگون )یعنی بورژوایی( شده است، پس قبل از این تاریخ و پیش از این دیگرگونی ماهوی، میبایست دارای ماهیتی دیگر )یعنی پرولتری( بوده باشد، لذا چگونه است كه باز هم بتلهایم مدعی شده كه انقالب اكتبر اساساً و »از همان آغاز كار«، انقالبی بورژوایی بوده است؟ به دیگر كالم اگر انقالب اكتبر از اساس، انقالبی بورژوایی بوده است دیگر سخن گفتن از قلب و دیگرگونی ماهیتاش در نیمه دهه كه گفته باشیم انقالب اكتبر كه ماهیتاش ماهیتاش دیگرگون و »بورژوایی« شد! 2903 بورژوایی بی معناست و به آن میماند بود در نیمه دهه ،2903 اما آذرین نه فقط این تناقض آشكار در رویكرد بتلهایم را درنیافته بلكه مشابه همان تناقض گویی را در مورد انقالب چین مرتكب میشود. به عبارتی اگر ناتوانی بتلهایم در درك از مفهوم رویزیونیسم، كار او را به رد و انكار خصلت سوسیالیستی انقالب 01۵
اكتبر كشانید؛ همان ناتوانی، آذرین را به برخوردی مشابه با انقالب چین سوق میدهد. یعنی آذرین انقالب چین را از یكسو- و از اساس - انقالبی بورژوایی )ناسیونالیستی( مینامد و از سوی دیگر آن را انقالبی كمونیستی تلقی میكند! لیكن پیش از آنكه به نحوه نگرش آذرین درباب انقالب چین بپردازیم الزم است مختصراً ببینیم كه در این كشور چه گذشت: اگر در زمان وقوع انقالب اكتبر، كشور روسیه بسیار عقب ماندهتر از بقیه اروپا و بویژه آلمان بود، در هنگام پیروزی انقالب چین، این كشور وضعیتی به مراتب بدتر از روسیه اكتبر داشت. بگونهای كه پرولتاریای صنعتی چین همچون قطرهای در دریای جمعیت دهقانی به حساب میآمد. نارس بودن مناسبات عینی طبقاتی سرمایهداری، از طریق ضعف عوامل ذهنی خاصی نیز همراهی میشد. چرا كه شرایط جنبش كمونیستی روسیه، شرایط ملی و جهانیای كه كمیته مركزی حزب بلشویك و بویژه لنین و ترتسكی در آن بالیده و رشد یافته بودند، به سبب همعصری با پلخانف و كائوتسكی )آن زمان كه هنوز ماركسیست بودند(، لوکزامبورگ، لیبكنشت، گرامشی، لوكاچ و.. بسیار غنیتر از شرایط ملی وجهانی چینی ها و مائو بود. و سرانجام آنكه در روسیه اكتبر، لنین در مصدر كار قرار داشت و در چین مائوتسه دون كه بلحاظ برداشتاش از ماركسیسم بسیار ضعیفتر بود.9 مضافاً مائو تسه دون با معضل بسیار پیچیده ای نیز مواجه بود كه تحلیل همه جانبه آن، به توانایی بمراتب فزون تر ازآنچه كه وی )و رهبری حزب كمونیست چین( از آن برخوردار بود، نیاز داشت: انحطاط اتحاد شوروی. مخلص كالم آنكه جنبش انقالبی مردم چین، با آنكه قدرت سیاسی را تسخیر كرد، بمثابه جنبش كمونیستی،از لحاظ عینی و ذهنی همچون نهالی نورس و نحیف محسوب میشد. ولذا تنها چیزی كه میتوانست آن را از قلب ماهیت و یا سقوط نجات بخشد، نه فقط وجود یک نقد رادیکال از رخداد انحطاط اتحاد شوروی، بلکه وقوع 011
- Page 275 and 276: حزب بلشویک دراین دو
- Page 277 and 278: و نقصان های نظری وب
- Page 279 and 280: نافرمان اتحادیهها -
- Page 281 and 282: حزب پیشاهنگ - است.
- Page 283 and 284: تا در پاسخ به هر انت
- Page 285 and 286: اما در عرصه نظری،
- Page 287 and 288: و هم مخالف سلب حق تع
- Page 289 and 290: بلعكس، علیه توطئه
- Page 291 and 292: را زیر سؤال بردند.«
- Page 293 and 294: میسازد و نه بطور مط
- Page 295 and 296: را نسبت به این پدید
- Page 297 and 298: ساز و حیله جو، یا
- Page 299 and 300: جنبش توده ها، و هم
- Page 301 and 302: سال 2934 لوکزامبورگ ب
- Page 303 and 304: است كه قید دمكراسی
- Page 305 and 306: حزب »از هم میپاشد
- Page 307 and 308: علیه خود، ممانعت
- Page 309 and 310: پرولتری دردوران مع
- Page 311 and 312: از جامعه كه بر شالو
- Page 313 and 314: و مشخص وجود دارد،
- Page 315 and 316: ارتباط با قوانین تا
- Page 317 and 318: توضیح میدهد یا به ع
- Page 319 and 320: ماركسیسم »فروافت
- Page 321 and 322: و رویزیونیسم هرگز ب
- Page 323 and 324: دیالكتیكی ماتریالی
- Page 325: ضعفهای اساسی و حلقه
- Page 329 and 330: ...« بحث بر سر به اصط
- Page 331 and 332: در چین یك جنبش كمون
- Page 333 and 334: فتیش ساختن از برنام
- Page 335 and 336: آنجائی كه حاوی نكات
- Page 337 and 338: هنوزهیچ خطرجدی ای آ
- Page 339 and 340: از بتلهایم جلد 0 به
- Page 341 and 342: ماركسیسم و تشدید اخ
- Page 343 and 344: ولی این بحران مكاتب
- Page 345 and 346: انشعاب نیز اثری از
- Page 347 and 348: پاسخگوئی خویش، طب
- Page 349 and 350: اقتضای روز لباسی تا
- Page 351 and 352: )» 1۵ که در تمامی این
- Page 353 and 354: آفرین! نویسنده جز
- Page 355 and 356: پردهای است كه آذرین
- Page 357 and 358: پیشه کند! نویسنده
- Page 359 and 360: وسایپا(، ثانیاً
- Page 361 and 362: بله، اینجاست که ب
- Page 363 and 364: به عمل و اکسیون ِ صر
- Page 365 and 366: حزب كمونیست واقعی -
- Page 367 and 368: فقط در همین »شرای
- Page 369 and 370: دیگران با خوشنودی ت
- Page 371 and 372: )که تحت بحران سرما
- Page 373 and 374: »كمونیسم كارگری«
- Page 375 and 376: نویسنده »چشم اندا
خود ]<strong>جلد</strong> 0 ب<strong>بعد</strong>[ دچار یك تناقض بزرگ است:<br />
او از یكسو مدعی است كه »اساساً انقالب اكتبر خود یك انقالب كاپیتالیستی بوده و<br />
حزب بلشویك از آغاز كار، تحكیم رشد سرمایهداری و نشاندن بورژوازی دولتی<br />
جدیدی بر تخت قدرت را دنبال میكرده است«، و این سخن بگونهای آشكار به معنای<br />
آن است كه در روسیه شوروی هیچ عاملی )نه ضعف عوامل عینی و نه اشتباهات حزب<br />
بلشویك و نه ایزوله ماندن<br />
اتحاد شوروی(<br />
منجر به شكست انقالب نشده است زیرا<br />
اصال ً بحث شكست انقالب سوسیالیستی مطرح نیست و اساساً انقالب سوسیالیستی<br />
ای در كار نبوده كه صحبت درباره امكان شكست یا پیروزیاش در میان باشد.<br />
اما بتلهایم از سویی دیگر و در عین حال ادعا میكند كه در نیمه دهه<br />
2903<br />
ماهیت حزب بلشویك، بورژوازی مجدداً بر اتحاد شوروی غلبه كرده است!<br />
با قلب<br />
لیكن پرسش ساده و در عین حال بزرگ این است كه اگر انقالب اكتبر- طبق نظر<br />
در نیمه دهه - بتلهایم<br />
2903<br />
پروسه انحطاطاش تكمیل شده و ماهیتاش دیگرگون<br />
)یعنی بورژوایی( شده است، پس قبل از این تاریخ و پیش از این دیگرگونی ماهوی،<br />
میبایست دارای ماهیتی دیگر )یعنی پرولتری( بوده باشد، لذا چگونه است كه باز هم<br />
بتلهایم مدعی شده كه انقالب اكتبر اساساً و »از همان آغاز كار«، انقالبی بورژوایی<br />
بوده است؟<br />
به دیگر كالم اگر انقالب اكتبر از اساس، انقالبی بورژوایی بوده است دیگر سخن<br />
گفتن از قلب و دیگرگونی ماهیتاش در نیمه دهه<br />
كه گفته باشیم انقالب اكتبر كه ماهیتاش<br />
ماهیتاش دیگرگون و »بورژوایی« شد!<br />
2903<br />
بورژوایی<br />
بی معناست و به آن میماند<br />
بود در نیمه دهه<br />
،2903<br />
اما آذرین نه فقط این تناقض آشكار در رویكرد بتلهایم را درنیافته بلكه مشابه همان<br />
تناقض گویی را در مورد انقالب چین مرتكب میشود. به عبارتی اگر ناتوانی بتلهایم<br />
در درك از مفهوم رویزیونیسم، كار او را به رد و انكار خصلت سوسیالیستی انقالب<br />
01۵