05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

استقالل ظاهری شان،‏ در واقع عناصر وعوامل یك فرایند واحدند.‏ به عبارتی برتری<br />

روش دیالكتیكی،‏ در وهله نخست،‏ در این است كه وقتی به بررسی نوع معینی از<br />

رویزیونیسم میپردازد،‏ در عین حال فراموش نمیكند كه این،‏ جزئی ‏)یا عنصری(‏ از<br />

یك فرایند تضادمند است،‏ لذا نمیتوان هیچیك از جنبههای آن را بصورتی جدا از آن<br />

و فقط در ارتباط با خودش بررسی كرد.‏ چه،‏ اگر رویزیونیسم بگونهای ‏»جداگانه«‏<br />

درنظرگرفته شود آنرا همچون ‏»كلیت«‏ درنظر گرفتهایم در صورتی كه رویزیونیسم<br />

در واقع،‏<br />

‏»جزئیت«‏<br />

است.‏<br />

پس آن تفكری كه میكوشد رویزیونیسم را نه مثابه<br />

عنصری از فرایند دیالكتیكی <strong>ماركسیسم،</strong>‏ بلكه همچون چیزی جدا از این فرایند<br />

درنظر گیرد،‏ دچار دوگانه انگاری است.‏ زیرا دوگرا،‏ جنبههای مختلف یك فراگرد<br />

واحد را پاره پاره میكند و سرانجام هر جنبه آن را مطلق یا به ‏»بودی برای خود«‏<br />

تعبیر مینماید.‏ این تفكر نادرست جلوهای دیگر از همان تفكری است كه عین را از<br />

ذهن،‏ هستی را از اندیشه،‏ و خطا را از حقیقت،‏ جدا ومنفک می پندارد.‏ رویكرد<br />

نادرستی كه هگل در رد آن نوشته بود:‏<br />

‏»بهمین ترتیب،‏ اصطالحات وحدت ذهن و عین ‏]سوبژه و ابژه[،‏ پایان پذیر و پایان<br />

ناپذیر،‏ هستی و اندیشه،‏ و مانند آنها این ایراد را دارند كه طوری نشان میدهند كه<br />

گویا،‏ مثال ً ‏»عین«‏ و ‏»ذهن«‏ همان معنایی را دارند كه در بیرون از این وحدت<br />

دارند،‏ آنها در وحدت خود همان معنایی را ندارند كه در قالب واژگان شان بیان<br />

میشود.‏ ‏]مفهوم[‏ خطا نیز به همین ترتیب،‏ دیگر به عنوان خطا ‏]منفك از حقیقت[‏ نیست<br />

كه عنصری از حقیقت را تشكیل میدهد.«‏‎4‎<br />

ثالثاً‏ ‏)رویكرد آذرین(‏ بیانگر سوبژكتیویسم است زیرا شرح او از رویزیونیسم،‏ بدون<br />

هیچ گونه ارجاع نیرومندی به پایه مادی حقیقی آن،‏ صورت میگیرد.‏ به كالمی دیگر<br />

وی پایه مادی حقیقی پدیدههای ایدئولوژیك ‏)روبنایی(‏ را نمیتواند بدرستی شناسایی<br />

كند و یا اساساً‏ كاری با این موضوع ندارد كه متدولوژی ماركسیستی<br />

-<br />

012<br />

یا روش

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!