05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

ظرفیت درونی مارکسیسم ‏)وقابلیت ‏»دگرسازی ِ« نآ<br />

)<br />

اتکاءکند و مجال دهد تا<br />

مارکسیسم توانمندی های بالقوه اش رابا لفعل گرداند،‏ بجای تشویق وگسترش ‏»نقد«‏<br />

و»اقتدار پرسمان«،‏ بجای تکیه بر خود جوشی حزب و جنبش انقالبی پرولتاریا،‏ به<br />

تشدید کنترل و مهار و سرکوب روی آور میشود.‏ استالینیسم به این سان است که<br />

درکوتاه مدت،‏ فشارمضاعفی را برهمان طبقه ای که قصدحمایتش را داشت وارد<br />

میسازد؛ و در درازمدت،‏ سوسیالیسم وهمه ی آرزوهای آن طبقه ای که قصد نماینده<br />

گی اش را داشت،‏ فنامیکند.‏ خواست استالین یقیناً‏ خیرخواهانه بود و درتمایل خودبه<br />

سوسیالیسم صادق.‏ اما جنایت هائی که صداقت میتواند انجام دهد کم از جنایت هائی<br />

که خیانت موجد آنست،‏ ندارد!‏<br />

بعبارتی صداقت،‏ جانفشانی و بیک کالم ارادۀ استالینیستی قادربه پیشرفت حقیقی در<br />

مسیر سوسیالیسم و دستیابی به هدفش نبوده،‏ زیرا خود را از ‏»شناخت«‏ ‏)که پیشرفت<br />

نمی کند و کسب نمی شود مگر از طریق <strong>مبارزه</strong> نظری درشرایطی برابر(،‏ جداکرده<br />

است.‏ بکالمی دیگر،‏ این ‏»اراده«‏ قابلیت نفوذ به واقعیت عینی و دگرگونی مطلوب<br />

آنرا نداشته وصرفاً‏ در»‏<br />

مقابل ِ«<br />

واقعیت نیست؛ یعنی علم و شناخت بعنوان میانجی<br />

خودسر!‏<br />

-<br />

آن قرار دارد چرا که مبتنی برشناخت علمی<br />

- دراین بین<br />

غایب است:‏ اراده<br />

بیک کالم مارکسیسم بلشویکی دردوران رهبری استالین،‏ بدینسان با بدترین نوع<br />

بحران هویت و کارآمدی مواجه میشود.‏ استفاده از زور ‏ِبرهنه،‏ بحران مقبولیت و<br />

مشروعیت را نیز پی آیند دارد:‏ فروغلتیدن درسراشیبی استحاله ی هویتی،‏ و سوق<br />

یافتن به سوی تبدیل به حزبی بورژوا بورکرات.)مقایسه روسیه دوران استالین بالهستان<br />

دوران لخ والسا،‏ نشانگر کنه این معناست.‏ چراکه دراولی،‏ حزب انقالبی،‏ بدون پرولتاریاق<br />

درت را دردست دارد؛ ودر دومی،‏ پرولتاریا بدون حزب انقالبی.‏ لذا اسفبار بودن ‏ِسرنوشت<br />

هردوی آنها از پیش،‏ قابل پیش بینی بود.(‏<br />

110

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!