گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
رزالوکزامبورگ در مقاله « سانترالیسم و دموكراسی« )سال 2934(، هر دو نكته نظریه حزبی لنین را مورد نقد قرار میدهد. و اینكه دیدیم كه نقد لوکزامبورگ در باب نكته اول ِ رویكرد لنین، یعنی حزب متشكل از »انقالبیون حرفهای«، در واقع نقدی بیاساس بود. اما در اینجا الزم است نكته دوم نظریه حزبی لنین و نقد عمیق و بیمانندی كه رزا از آن ارائه كرده بود را مورد بررسی جداگانهای قرار دهیم. بویژه آنكه اهمیت تامل در باب این جنبه از انتقاد رزا به لنین، از آنجا برجسته میشود كه چنین ضعفی در نظریه حزبی لنین، اگرچه در دوران حضور خود او، عوارض و نتایج خسارت بار و مهیباش را كامال ً آشكار نمیسازد لیكن در دوران تسلط استالین بر حزب بلشویك است كه به عینه ثابت میشود چنین رویكردی قادر است چه ضربات سنگینی بر پیكر جنبش انقالبی پرولتاریا وارد سازد. بعبارتی دیگر میتوان گفت پافشاری لنین بر لزوم آنچه كه لوکزامبورگ آن را »اقتدار افراطی كمیته مركزی« استالینیستی میگشاید و راه آن را هموار میسازد. لیكن نقد لوکزامبورگ در سال موسوم به »یك گام به پیش، دو گام به پس«. مینامد، به واقع در را به روی عملكردهای 2934، مربوط است به جنبه هائی از كتاب لنین رزا مینویسد: »كتاب رفیق لنین، یكی از برجستهترین رهبران و فعالین ایسكرا تحت عنوان: كی» گام به پیش، دو گام به پس«، نمایشگر سیستماتیكی است از نظرات فراكسیون طرفدار تمركز افراطی در حزب سوسیال دمكرات روسیه. این نظریه كه در آنجا با قاطعیت و روحیه مصممانه كم نظیری بیان شده است، نظریه تمركز بیرحمانهای است كه اصل زیر را بنا مینهد: از یكسو انتخاب و ایجاد گروههای جدا از همی از انقالبیون فعال و برجسته در مقابل توده های سازمان نیافته ی اگر چه انقالبی كه آنها ]را[ احاطه كردهاند؛ از سوی دیگر یك انضباط شدید، كه مراكز رهبری حزب بنام آن مستقیماً و قاطعانه در تمامی كارهای سازمانهای محلی حزب دخالت میكنند. 117
كافی است متذكر شویم كه، طبق تز لنین، كمیته مركزی حزب سوسیال دمكرات روسیه مثال ً حق دارد همه كمیتههای محلی حزب را سازمان داده، و در نتیجه به تعیین تركیب اعضاء مؤثر تمامی سازمانهای محلی، از ژنو )سوئیس( گرفته تا لیژ )بلژیك(، از تومسك )سیبری غربی( گرفته تا ایركوتسك )سیبری شرقی( بپردازد، به همه آنها اساسنامههای از قبل تهیه شدهای تحمیل كند، بدون فراخوان درباره انحالل و تشكیل مجدد آنها تصمیم بگیرد، بطوری كه سرانجام كمیته مركزی بطور غیرمستقیم خواهد توانست تركیب مقامات عالی حزب و تركیب كنگره را تعیین نماید. بدین ترتیب كمیته مركزی بصورت یگانه هسته فعال حزب، و تمامی گروهبندیهای دیگرفقط بصورت ارگانهای اجرایی آن درخواهند آمد.« لوکزامبورگ در توضیح بیشتر این موضوع، مینویسد: 9 »اطاعت مطلق و كوركورانه بخشهای حزب از ارگان مركزی ِآن و بسط قدرت تصمیم گیری واقتدار كمیته مركزی تا دورترین شعاع سازمان... اطاعت كوركورانه تمامی سازمانهای حزبی، حتی در جزئیترین امور، از مركزیت حزب كه تنها ارگانی است كه فكر میكند، نقشه میكشد و برای همه تصمیم میگیرد.«23 در همین رابطه، لنین در كتاب خود و در دفاع از لزوم یك چنین قدرت بی حد و حصر كمیته مركزی، نوشته بود: »قرار دادن بوروكراتیسم در مقابل دمكراتیسم به معنای چیزی جز قرار دادن اصل سازمانی سوسیال دمكراسی انقالبی در مقابل اپورتونیست«22 نخواهد بود. لیكن رزا در پاسخ به او آورده است كه: »اگر تعیین تاكتیك حزب نه كار كمیته مركزی، بلكه كار مجموعه حزب یا - از این هم بهتر - كار مجموعه جنبش كارگری است، واضح است كه باید برای بخشها و فدراسیونهای حزب این آزادی عمل را قائل شد؛ آزادی عملی كه تنها چیزی است كه به آنها امكان خواهد داد تا از تمامی امكانات یك اوضاع و احوال معین بهرهبرداری نموده و ابتكار عمل انقالبی خود را بسط و توسعه بخشند.«21 111
- Page 217 and 218: و كالم آخر آنكه، ك
- Page 219 and 220: فصل پنجم لوكاچ و آگ
- Page 221 and 222: در دوران امپریالیس
- Page 223 and 224: از اینرو حضور دائمی
- Page 225 and 226: »تطابق كلی بین تق
- Page 227 and 228: بعبارتی دیگر و همان
- Page 229 and 230: بلكه پیكارهای هموا
- Page 231 and 232: و تنگاتنگ با مبارزه
- Page 233 and 234: پاسخی در خور به معض
- Page 235 and 236: درایجاد زمینه برای
- Page 237 and 238: - برمیانگیزاند، ت
- Page 239 and 240: اندیشه و آراء، کا
- Page 241 and 242: آنارشیستی« دارند
- Page 243 and 244: انحطاط آن را بشارت
- Page 245 and 246: اما این سطحی نگری و
- Page 247 and 248: انگیزههای درونی خو
- Page 249 and 250: و اینكه اگر ماركسیس
- Page 251 and 252: است و نه به معنی انج
- Page 253 and 254: قدرت سیاسی بتوسط پر
- Page 255 and 256: آنچه كه این تفكر كم
- Page 257 and 258: لیکن دریک جمعبندی ا
- Page 259 and 260: یعنی آنگاه كه صحبت
- Page 261 and 262: حزب انقالبیون حرفه
- Page 263 and 264: محسوب می شد که لنین
- Page 265 and 266: به حد مكفی، یعنی ف
- Page 267: بار پرولتاریا« را
- Page 271 and 272: حال، یعنی پس از ای
- Page 273 and 274: ر) به عبارتی دیگر،
- Page 275 and 276: حزب بلشویک دراین دو
- Page 277 and 278: و نقصان های نظری وب
- Page 279 and 280: نافرمان اتحادیهها -
- Page 281 and 282: حزب پیشاهنگ - است.
- Page 283 and 284: تا در پاسخ به هر انت
- Page 285 and 286: اما در عرصه نظری،
- Page 287 and 288: و هم مخالف سلب حق تع
- Page 289 and 290: بلعكس، علیه توطئه
- Page 291 and 292: را زیر سؤال بردند.«
- Page 293 and 294: میسازد و نه بطور مط
- Page 295 and 296: را نسبت به این پدید
- Page 297 and 298: ساز و حیله جو، یا
- Page 299 and 300: جنبش توده ها، و هم
- Page 301 and 302: سال 2934 لوکزامبورگ ب
- Page 303 and 304: است كه قید دمكراسی
- Page 305 and 306: حزب »از هم میپاشد
- Page 307 and 308: علیه خود، ممانعت
- Page 309 and 310: پرولتری دردوران مع
- Page 311 and 312: از جامعه كه بر شالو
- Page 313 and 314: و مشخص وجود دارد،
- Page 315 and 316: ارتباط با قوانین تا
- Page 317 and 318: توضیح میدهد یا به ع
كافی است متذكر شویم كه، طبق تز لنین، كمیته مركزی حزب سوسیال دمكرات<br />
روسیه مثال ً حق دارد همه كمیتههای محلی حزب را سازمان داده، و در نتیجه به<br />
تعیین تركیب اعضاء مؤثر تمامی سازمانهای محلی، از ژنو )سوئیس( گرفته تا لیژ<br />
)بلژیك(، از تومسك )سیبری غربی( گرفته تا ایركوتسك )سیبری شرقی( بپردازد، به<br />
همه آنها اساسنامههای از قبل تهیه شدهای تحمیل كند، بدون فراخوان درباره انحالل<br />
و تشكیل مجدد آنها تصمیم بگیرد، بطوری كه سرانجام كمیته مركزی بطور<br />
غیرمستقیم خواهد توانست تركیب مقامات عالی حزب و تركیب كنگره را تعیین<br />
نماید. بدین ترتیب كمیته مركزی بصورت یگانه هسته فعال حزب، و تمامی<br />
گروهبندیهای دیگرفقط بصورت ارگانهای اجرایی آن درخواهند آمد.«<br />
لوکزامبورگ در توضیح بیشتر این موضوع، مینویسد:<br />
9<br />
»اطاعت مطلق و كوركورانه بخشهای حزب از ارگان مركزی ِآن و بسط قدرت<br />
تصمیم گیری واقتدار كمیته مركزی تا دورترین شعاع سازمان... اطاعت كوركورانه<br />
تمامی سازمانهای حزبی، حتی در جزئیترین امور، از مركزیت حزب كه تنها<br />
ارگانی است كه فكر میكند، نقشه میكشد و برای همه تصمیم میگیرد.«23<br />
در همین رابطه، لنین در كتاب خود و در دفاع از لزوم یك چنین قدرت بی حد و<br />
حصر كمیته مركزی، نوشته بود: »قرار دادن بوروكراتیسم در مقابل دمكراتیسم به<br />
معنای چیزی جز قرار دادن اصل سازمانی سوسیال دمكراسی انقالبی در مقابل<br />
اپورتونیست«22 نخواهد بود. لیكن رزا در پاسخ به او آورده است كه: »اگر تعیین<br />
تاكتیك حزب نه كار كمیته مركزی، بلكه كار مجموعه حزب یا<br />
-<br />
از این هم بهتر<br />
-<br />
كار مجموعه جنبش كارگری است، واضح است كه باید برای بخشها و فدراسیونهای<br />
حزب این آزادی عمل را قائل شد؛ آزادی عملی كه تنها چیزی است كه به آنها امكان<br />
خواهد داد تا از تمامی امكانات یك اوضاع و احوال معین بهرهبرداری نموده و<br />
ابتكار عمل انقالبی خود را بسط و توسعه بخشند.«21<br />
111