05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

انگیزههای درونی خویش است.«‏ ‏)هگل<br />

<strong>جلد</strong> - علم منطق -<br />

، 1 ص - 17<br />

بنقل از<br />

‏»درآمدی بر هگل«،‏ ژاك دونت،‏ ترجمه پوینده،‏ ص 227(<br />

در <strong>جلد</strong> <strong>بعد</strong>ی نوشته حاضر،‏ بطور گسترده تر به این مهم خواهیم پرداخت كه<br />

سركوب <strong>مبارزه</strong> نظری بتوسط استالینیسم،‏ بهیچ وجه سركوب رویزیونیسم از سوی<br />

ماركسیسم اصیل نبوده است،‏ لیكن در اینجا همۀ حرف این است كه حزب پرولتری<br />

چنانچه از ظرفیت و هاضمه قوی برخوردار نباشد،‏ چنانچه اجازه سركوب <strong>مبارزه</strong><br />

نظری را بدهد،‏ از همان آغاز،‏ خود را در موضع شكست قرار داده است.‏ چه،‏<br />

پدیدار شدن تضاد درونی <strong>ماركسیسم،</strong>‏ هر بار بنابر مقتضیات مشخص و تاریخی<br />

<strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong> پرولتاریا صورت میپذیرد و از اینرو هر گونه اقدام فیزیكی و خود<br />

سرانه در ‏»لغو«‏ این تضاد،‏ اقدامی موهوم،‏ خیالی و حتی جنایت كارانه خواهد بود و<br />

هرگز آن ‏»مقتضیات«‏ را لغو و نابود نتواند كرد.‏<br />

بدیگر سخن ماركسیسم<br />

-<br />

بعنوان پارهای از فرایند <strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong><br />

در هر دوره -<br />

معین و در هر زمان،‏ امری نسبی است ولذا محدود.‏ این ‏»محدودیت«،‏ از طریق<br />

شكل ویژه رویزیونیسم كه در همان دوره پدید آمده است،‏ واگو و نمایان میشود.‏<br />

بنابراین هر بار تحقق نفی دیالكتیكی و غلبه ماركسیسم بر این نوع معین از<br />

رویزیونیسم،‏ در واقع بمعنی غلبه بر آن محدودیت خاصی است كه ماركسیسم در<br />

دوره مزبور و در مواجهه با شرایط مشخص <strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong>،‏ گرفتارش بوده است؛<br />

این ‏»فراخیزی«‏ به معنی آن است كه ماركسیسم از خوداش<br />

خاصاش<br />

-<br />

-<br />

از آن محدودیت<br />

عبور كرده و توسعه یافتهتر شده است.‏ از اینرو میتوان گفت پدیدار شدن<br />

هر شكل تازه از رویزیونیسم،‏ در حقیقت بیانگر محدودیت،‏ نقصان،‏ ولذا بیانگر نیاز<br />

به تكامل ماركسیسم است در همان زمینه بخصوصی كه رویزیونیسم مزبور آن را<br />

نشان میدهد.‏ پس سركوب <strong>مبارزه</strong> نظری،‏ ماركسیسم را از قابلیت و استعداد ذاتیاش<br />

محروم می كند؛ یعنی به جای آنكه اجازه دهد تا پیشرفت پرولتاریا در <strong>مبارزه</strong><br />

141

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!