گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
بایست روا دارد )مجاز شمارد( تا »دگر« شا - یعنی رویزیونیسم - در دامان ِ آن و در سایه نگاهبانی آن، جویای تحقق و ایمنی ِخود باشد. حزب انقالبی پرولتاریا میباید پناهگاه متنوعترین نگرشها در چارچوب ماركسیسم، و مأمنی باشد برای نبرد اندیشهها و گرایشها با یكدیگر برای اثبات حقانیت تئوریك خویش. چه، طبیعتاً هر یك از گرایشهای متعارض، برای آن دیگری همچون امر وارون حقیقت جلوهگر میشود؛ یعنی طبیعی است که هریک از دیالکتیک تاریخ آنها مدعی شوندکه سیرامور وقایع - - با جریان تاریخ پیش می روند. همسو با آنهاگام برمی دارد؛ و حق ِ همه ی آنهاست معتقد باشند که بعبارتی دیگر ماركسیسم )حزب انقالبی پرولتاریا( می باید با پدیدار شدن دائمی و یا ادواری این تضاد، خو كند، آنان را بشنود و واجد گشودهگی كامل در قبال این وضعیت باشد. چه، ماركسیسم فقط هنگامی شرایط تحققاش تأمین میشود كه عناصر درونی تشكیل دهنده آن - هر آینه كه الزم آید - متعدد و متنوع شود. پس ماركسیسم به عناصر درونی سازنده خود، به اعضای خانواده خود، رشك نمیبرد و به آنها اجازه میدهد تا آزادانه تواناییهای بالقوهشان را باز تولید كنند، تا از قبال مبارزهای درونی غنا یابد و بر پیشبرد جنبش انقالبی، مؤثر بیافتد: وحدت دیالکتیکی نقدنظری و عمل انقالبی. و اینكه لنین با دیدن همین موضوع، از همان ابتدا از طریق دفاع از »حق گرایش« میكوشید حیات فكری را در حزب انقالبی بگونهای تپنده نگاه دارد؛ میكوشید تا شرایط دگرسازی ماركسیسم و پدیدار گشتن چنین تضادی در درون آن، دائماً تأمین و مواظبت شود. امری كه بتلهایم درباره آن مینویسد: »یكسال پس ازچاپ چه باید كرد؟ - لنین تأكید نمود كه الزم است ستونهای ارگان حزب وسیعاً به روی تبادل افكار باز باشد.«، و باید كه حزب برای ارائه قضاوتی مستقل، تمام ابزار الزم و مطلقاً تمام ابزار الزم را در اختیار داشته باشد. وی كسانی را كه رفتاری بیش از حد سختگیر و انضباطی 109 افراطی در قبال »فردگرایی
آنارشیستی« دارند، محكوم مینماید، چون فكر میكند كه برای زندگی حزب، تحمل »فاصله معین از مقررات اكید سانترالیسم و فرمانبرداری مطلق از دیسیپلین« )كلیات آثار، جلد 1، ص 22۵( ارجح میباشد. در سال 2934، لنین باز هم تأكید میكند كه تبادل وسیع افكار و حتی نبرد گرایشها برای زندگی حزب اساسی است. )مثالً رجوع شود به جزوه لنین: یك گام به پیش، دو گام به پس، كلیات آثار، جلد ،7 ص 121 و بعد(. در واقع وجود اختالف در درون حزب غیرقابل اجتناب میباشد. این اختالف، تظاهری است از مبارزه طبقاتی، زیراحزب »جزیره سوسیالیستی جدا افتادهای« شوروی«، جلد 2، ص 4۵0( نیست.« )بتلهایم، »مبارزه طبقاتی در اتحاد بدینسان روشن میگردد كه وحدت حزب انقالبی، وحدتی است مبتنی بر اختالفات واقعی میان جریانات مختلف در درون ماركسیسم. مفهوم واقعی ماركسیسم كه از آسمان تجرید و از عرش به روی زمین واقعی منتقل شده، همین است و جز این نمیتواند باشد. بنابراین حتی آنگاه كه وضعیت جامعه كامال ً بحرانی است و پیدایش شقاق، و دل دو نیمی ناشی از آن، بدین سبب كه توان حزب یكپارچه را میكاهد اصال ً خوشایند نیست، باز هم میباید به آن تن داد و با تكیه به دمكراسی به پیش رفت. چه، تشبث به سركوب، با انگیزه جلوگیری از شقاق و تفرقه، بمانند آن است كه از ترس مرگ به خودكشی پناه ببریم. زیرا در این حال، شرایطی را فراهم آوردهایم كه تحت آن، حزب انقالبی پرولتاریا یقیناً از درون خواهد گندید. وانگهی، با احتساب اینكه كامال ً طبیعی است كه هر یك از جریانات متعارض، خودش را پرچمدار ماركسیسم اصیل تلقی كند، مبارزه میان این جریانات فقط و فقط در حیطه نظری و بگونهای نظری، مجاز است. حتی اگر به قیمت متالشی شدن كامل حزب تمام شود، حتی اگر پرولتاریا در قدرت باشد و این بحران ایدئولوژیك منجر به سقوط دولت پرولتری گردد. زیرا مبادرت به سركوب و حذف فیزیكی 143
- Page 189 and 190: ص) ص) همچنین:
- Page 191 and 192: كارگر بوده و تنها پ
- Page 193 and 194: همچون »جنبش همبست
- Page 195 and 196: معرفی کرد، پایدار
- Page 197 and 198: اشتباه این دو- الب
- Page 199 and 200: تاخیر صورت می گیرد«
- Page 201 and 202: لیكن نویسنده جزوه
- Page 203 and 204: ص) همانگونه که مشا
- Page 205 and 206: نمودار میشد، هم ا
- Page 207 and 208: وابسته به همین تشكل
- Page 209 and 210: كه چرا »مسئله ایج
- Page 211 and 212: همان كارخانه، درگ
- Page 213 and 214: تشخیص و به زبان خود
- Page 215 and 216: ( بی» ابژكتیو جامع
- Page 217 and 218: و كالم آخر آنكه، ك
- Page 219 and 220: فصل پنجم لوكاچ و آگ
- Page 221 and 222: در دوران امپریالیس
- Page 223 and 224: از اینرو حضور دائمی
- Page 225 and 226: »تطابق كلی بین تق
- Page 227 and 228: بعبارتی دیگر و همان
- Page 229 and 230: بلكه پیكارهای هموا
- Page 231 and 232: و تنگاتنگ با مبارزه
- Page 233 and 234: پاسخی در خور به معض
- Page 235 and 236: درایجاد زمینه برای
- Page 237 and 238: - برمیانگیزاند، ت
- Page 239: اندیشه و آراء، کا
- Page 243 and 244: انحطاط آن را بشارت
- Page 245 and 246: اما این سطحی نگری و
- Page 247 and 248: انگیزههای درونی خو
- Page 249 and 250: و اینكه اگر ماركسیس
- Page 251 and 252: است و نه به معنی انج
- Page 253 and 254: قدرت سیاسی بتوسط پر
- Page 255 and 256: آنچه كه این تفكر كم
- Page 257 and 258: لیکن دریک جمعبندی ا
- Page 259 and 260: یعنی آنگاه كه صحبت
- Page 261 and 262: حزب انقالبیون حرفه
- Page 263 and 264: محسوب می شد که لنین
- Page 265 and 266: به حد مكفی، یعنی ف
- Page 267 and 268: بار پرولتاریا« را
- Page 269 and 270: كافی است متذكر شویم
- Page 271 and 272: حال، یعنی پس از ای
- Page 273 and 274: ر) به عبارتی دیگر،
- Page 275 and 276: حزب بلشویک دراین دو
- Page 277 and 278: و نقصان های نظری وب
- Page 279 and 280: نافرمان اتحادیهها -
- Page 281 and 282: حزب پیشاهنگ - است.
- Page 283 and 284: تا در پاسخ به هر انت
- Page 285 and 286: اما در عرصه نظری،
- Page 287 and 288: و هم مخالف سلب حق تع
- Page 289 and 290: بلعكس، علیه توطئه
آنارشیستی« دارند، محكوم مینماید، چون فكر میكند كه برای زندگی حزب، تحمل<br />
»فاصله معین از مقررات اكید سانترالیسم و فرمانبرداری مطلق از دیسیپلین« )كلیات<br />
آثار، <strong>جلد</strong> 1، ص 22۵( ارجح میباشد.<br />
در سال 2934، لنین باز هم تأكید میكند كه تبادل وسیع افكار و حتی نبرد گرایشها<br />
برای زندگی حزب اساسی است. )مثالً رجوع شود به جزوه لنین: یك گام به پیش، دو گام<br />
به پس، كلیات آثار، <strong>جلد</strong><br />
،7 ص 121<br />
و <strong>بعد</strong>(. در واقع وجود اختالف در درون حزب<br />
غیرقابل اجتناب میباشد. این اختالف، تظاهری است از <strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong>، زیراحزب<br />
»جزیره سوسیالیستی جدا افتادهای«<br />
شوروی«، <strong>جلد</strong> 2، ص 4۵0(<br />
نیست.«<br />
)بتلهایم،<br />
»<strong>مبارزه</strong> <strong>طبقاتی</strong> در اتحاد<br />
بدینسان روشن میگردد كه وحدت حزب انقالبی، وحدتی است مبتنی بر اختالفات<br />
واقعی میان جریانات مختلف در درون ماركسیسم.<br />
مفهوم واقعی ماركسیسم كه از<br />
آسمان تجرید و از عرش به روی زمین واقعی منتقل شده، همین است و جز این<br />
نمیتواند باشد. بنابراین حتی آنگاه كه وضعیت جامعه كامال ً بحرانی است و پیدایش<br />
شقاق، و دل دو نیمی ناشی از آن، بدین سبب كه توان حزب یكپارچه را میكاهد<br />
اصال ً خوشایند نیست، باز هم میباید به آن تن داد و با تكیه به دمكراسی به پیش<br />
رفت. چه، تشبث به سركوب، با انگیزه جلوگیری از شقاق و تفرقه، بمانند آن است<br />
كه از ترس مرگ به خودكشی پناه ببریم.<br />
زیرا در این حال، شرایطی را فراهم<br />
آوردهایم كه تحت آن، حزب انقالبی پرولتاریا یقیناً از درون خواهد گندید.<br />
وانگهی، با احتساب اینكه كامال ً طبیعی است كه هر یك از جریانات متعارض،<br />
خودش را پرچمدار ماركسیسم اصیل تلقی كند، <strong>مبارزه</strong> میان این جریانات فقط و فقط<br />
در حیطه نظری و بگونهای نظری، مجاز است.<br />
حتی اگر به قیمت متالشی شدن<br />
كامل حزب تمام شود، حتی اگر پرولتاریا در قدرت باشد و این بحران ایدئولوژیك<br />
منجر به سقوط<br />
دولت پرولتری گردد. زیرا مبادرت به سركوب و حذف فیزیكی<br />
143