گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١) گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)
؟( ابتدا کاسته شود. بیک کالم، اگرجنبش کارگری اینک درحال اعتال و اعتصابات گسترش یابنده بود، فعالینی که میکوشند تشکل توده ای ایجاد کنندمیتوانستند و باید ازهمان برسرخواسته های مشخص سیاسی نیزتاکید کنونی که حتی سندیکاهای »غیرسیاسی« کنند. لیکن تحت شرایط رکود )همچون مدل سندیکای شرکت واحد( چندان مورداستقبال قرارنمی گیرد، طرحهای نامعقول تکلیفش روشن است. نیز ثانیاً: انحالل كمیتههای مختلف و ادغام آن در شورای همكاری، ولذا تدوین اساسنامه - مشترك ضرورت عاجل ( حول همان خواستههای مشخص وملموسی كه در فوق برشمرده شد- همانا کورتالش بی ثمری را وبه تاخیر افتاده ی( لحظه كنونی بوده ولذا کارگشاست؛ یعنی گره که تاکنون برای ایجادتشکل توده ای سراسری انجام شده است را باز می کند. خاصه آنکه، »شورا« نمیتواند تا ابد از ارائه تعریفی شفاف از هویت خود، تن بزند و شائبههای موجود درباب دوگانگی هویت خویش را باقی بگذارد. شائبه هایی كه بر طبق آن هنوز معلوم نیست كه این »شورا«، قصد ایجاد تشكل تودهای كارگری را دارد یا نوعی »كنفرانس وحدت« )یا »حزب سازی« »ابهام هویتی«ای که موجب واکنشی طبیعی یعنی حدی یا نوعی ترس و - احتیاط ازنزدیک شدن و یگانگی با»شورا«، ازسوی تشكلهای تودهای خودجوش )سندیكای شركت واحد، معلمان، پرستاران...( شده است. بویژه این دغدغه برای رهبران تشکلهای خودجوش یاد شده وجود داردکه »شورا«اعتقادی به فونکسیون آزاد تشکل توده ای ولزوم دمکراسی ِدرونی آن ندارد و با »دارودسته سازی«اش خواهد کوشید تا افسار چنین تشکلی رابدست گیرد، و با حرکت های ناسنجیده اش احیاناً زندگی کارگران رابه بازی خواهدگرفت. وانگهی تحقق ادغام كمیتهها حول اساسنامه مشترک، از جنبهای دیگر نیز مفید واقع خواهد شد. چه، بخشی از انرژی كمیتهها كه اینك و از طریق تقابل و چشم و همچشمی با یكدیگر، به هدر می رود، به مسیر هدف مشترك هدایت خواهد شد. 12۵
و كالم آخر آنكه، كامالً طبیعی است كه آناركو- سندیكالیستهای »خجول«، همچنان درمقابل ارائه اساسنامه مشترك بایستند و مانع تراشی كنند. اما »شورا« یا باید بتواند بر این مخالفت، فائق آید، و یا معلق ماندن اهداف خویش را در هوا، نظارهگر باشد. آناركو- سندیكالیستهای »خجول« كه مخالف اساسنامه مشتركاند، نه میخواهند و نه میتوانند درك كنند كه »شورا« محل تحقق سكتاریسم و دارو دسته سازی آنان نیست بل مكان متصل كردن اعتراضات پراكنده كارگران به یکدیگرو زمینهسازی برای ایجاد تشكل میلیونی است؛ چشم انداز »شورا«، مبدل شدن به محل تجمع كارگرانی است كه میكوشند بر بی اعتنایی بورژوازی نسبت به حیات انسانها مهار زنند؛ كارگرانی كه درصدد آنند تا مقاومت خود علیه این شیوه كشتار جمعی را، سازمان دهند. اینچنین است که این آقایان با این تفکر یک بام و دوهوا، عمالً امکان تجمع حول محوری واحد را نابود میکنند. این نکته را نیزبیفزایم که حرکت اخیراتحاد کمیته های کارگری درجهت انحالل ِخود و ادغام درکمیته »اصالح شده« هماهنگی، فقط یک معنامیتواند داشته باشد. این آقایان شاخ و برگ رویکردشان را قطع کرده اما تنه و ریشه ی آن را نگاه داشته اند. یعنی آنها برخی ازجلوه های بارزهمچون لزوم مرزبندی تشکل توده ای با گرایشات »خرده بورژوائی و رفرمیسم و سندیکالیسم« و نیزمرزبندی با برخی احزاب چپ انقالبی - جلوه هائی که شدیداً به چشم میزد و درکانون حمله منتقدینشان قرارداشت - راحذف کرده تابتوانند ذات رویکرد آنارکو- سندیکالیستی شان راهمچنان محفوظ نگاه دارند. واین »ذات« چیزی نیست بجز تعیین هرنوع پیش شرط ایدئولوژیک - سیاسی، برای ایجاد تشکل توده ای. چراکه اساسنامه »اصالح شده« کمیته هماهنگی آشکارا قید میکند که هرکارگری که این اساسنامه را بپذیرد میتواندعضواین کمیته شود یعنی بپذیردکه این تشکل قصد »فراروی« ازسرمایه داری را دارد. و با تعیین 121
- Page 165 and 166: زندگی است. یعنی نح
- Page 167 and 168: جهان را اداره می کن
- Page 169 and 170: بودکه درسالهای اول
- Page 171 and 172: اعتقاد به دیالكتیك
- Page 173 and 174: تقصیر ما نیست؛ زیرا
- Page 175 and 176: »آمیزش علم و طبقه
- Page 177 and 178: پیروی از ایشان - نگا
- Page 179 and 180: است و خود آنان بطور
- Page 181 and 182: )آنگونه که پایدار
- Page 183 and 184: ماركسیستها و رویزی
- Page 185 and 186: شده از آنجائی كه ار
- Page 187 and 188: ص) بین منافع بیواس
- Page 189 and 190: ص) ص) همچنین:
- Page 191 and 192: كارگر بوده و تنها پ
- Page 193 and 194: همچون »جنبش همبست
- Page 195 and 196: معرفی کرد، پایدار
- Page 197 and 198: اشتباه این دو- الب
- Page 199 and 200: تاخیر صورت می گیرد«
- Page 201 and 202: لیكن نویسنده جزوه
- Page 203 and 204: ص) همانگونه که مشا
- Page 205 and 206: نمودار میشد، هم ا
- Page 207 and 208: وابسته به همین تشكل
- Page 209 and 210: كه چرا »مسئله ایج
- Page 211 and 212: همان كارخانه، درگ
- Page 213 and 214: تشخیص و به زبان خود
- Page 215: ( بی» ابژكتیو جامع
- Page 219 and 220: فصل پنجم لوكاچ و آگ
- Page 221 and 222: در دوران امپریالیس
- Page 223 and 224: از اینرو حضور دائمی
- Page 225 and 226: »تطابق كلی بین تق
- Page 227 and 228: بعبارتی دیگر و همان
- Page 229 and 230: بلكه پیكارهای هموا
- Page 231 and 232: و تنگاتنگ با مبارزه
- Page 233 and 234: پاسخی در خور به معض
- Page 235 and 236: درایجاد زمینه برای
- Page 237 and 238: - برمیانگیزاند، ت
- Page 239 and 240: اندیشه و آراء، کا
- Page 241 and 242: آنارشیستی« دارند
- Page 243 and 244: انحطاط آن را بشارت
- Page 245 and 246: اما این سطحی نگری و
- Page 247 and 248: انگیزههای درونی خو
- Page 249 and 250: و اینكه اگر ماركسیس
- Page 251 and 252: است و نه به معنی انج
- Page 253 and 254: قدرت سیاسی بتوسط پر
- Page 255 and 256: آنچه كه این تفكر كم
- Page 257 and 258: لیکن دریک جمعبندی ا
- Page 259 and 260: یعنی آنگاه كه صحبت
- Page 261 and 262: حزب انقالبیون حرفه
- Page 263 and 264: محسوب می شد که لنین
- Page 265 and 266: به حد مكفی، یعنی ف
و كالم آخر آنكه، كامالً طبیعی است كه آناركو- سندیكالیستهای »خجول«، همچنان<br />
درمقابل ارائه اساسنامه مشترك بایستند و مانع تراشی كنند. اما »شورا« یا باید بتواند<br />
بر این مخالفت، فائق آید، و یا معلق ماندن اهداف خویش را در هوا، نظارهگر باشد.<br />
آناركو- سندیكالیستهای »خجول« كه مخالف اساسنامه مشتركاند، نه میخواهند و نه<br />
میتوانند درك كنند كه »شورا« محل تحقق سكتاریسم و دارو دسته سازی آنان نیست<br />
بل مكان متصل كردن اعتراضات پراكنده كارگران به یکدیگرو زمینهسازی برای<br />
ایجاد تشكل میلیونی است؛ چشم انداز »شورا«، مبدل شدن به محل تجمع كارگرانی<br />
است كه میكوشند بر بی اعتنایی بورژوازی نسبت به حیات انسانها مهار زنند؛<br />
كارگرانی كه درصدد آنند تا مقاومت خود علیه این شیوه كشتار جمعی را، سازمان<br />
دهند.<br />
اینچنین است که این آقایان با این تفکر یک بام و دوهوا، عمالً امکان تجمع حول<br />
محوری واحد را نابود میکنند.<br />
این نکته را نیزبیفزایم که حرکت اخیراتحاد کمیته های کارگری درجهت انحالل ِخود<br />
و ادغام درکمیته »اصالح شده« هماهنگی، فقط یک معنامیتواند داشته باشد. این<br />
آقایان شاخ و برگ رویکردشان را قطع کرده اما تنه و ریشه ی آن را نگاه داشته اند.<br />
یعنی آنها برخی ازجلوه های بارزهمچون لزوم مرزبندی تشکل توده ای با گرایشات<br />
»خرده بورژوائی و رفرمیسم و سندیکالیسم« و نیزمرزبندی با برخی احزاب چپ<br />
انقالبی - جلوه هائی که شدیداً به چشم میزد و درکانون حمله منتقدینشان قرارداشت<br />
-<br />
راحذف کرده تابتوانند ذات رویکرد آنارکو- سندیکالیستی شان راهمچنان محفوظ<br />
نگاه دارند. واین »ذات« چیزی نیست بجز تعیین هرنوع پیش شرط ایدئولوژیک<br />
-<br />
سیاسی، برای ایجاد تشکل توده ای. چراکه اساسنامه »اصالح شده« کمیته هماهنگی<br />
آشکارا قید میکند که هرکارگری که این اساسنامه را بپذیرد میتواندعضواین کمیته<br />
شود یعنی بپذیردکه این تشکل قصد »فراروی« ازسرمایه داری را دارد. و با تعیین<br />
121