05.02.2015 Views

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

گشتاورد ماركسیسم، بمثابه بعد تاریك مبارزه طبقاتی (جلد ١)

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

كه نكبت وشكوه بگونهای همزمان دیده میشود:‏ دو حزب مستقل منشویك و بلشویك.‏<br />

لیكن پرسش فربه این است كه چرا بخش اصلی و بزرگتر حزب سوسیال دموكرات<br />

روسیه توانست كه از این فاجعه،‏ مستثنی بماند؟ بعبارتی این واقعیت كه در سال<br />

2924<br />

پرولتاریای روسیه دارای حزبی<br />

انقالبی ومنسجم و نیرومند اما بقیه<br />

كشورهای اروپایی فاقد آن هستند،‏ امری از سر ‏»اتفاق«‏ نبوده بل مؤید آن است كه<br />

بر خالف نظر لوکزامبورگ،‏ رویكرد ماركس در باب حزب ‏»تودهای«،‏ در دوران<br />

امپریالیسم<br />

دیگر نه فقط كارآیی ندارد بلكه خطرناك نیز هست.‏<br />

بدیگرسخن،‏ گذار<br />

سرمایهداری از رقابت آزاد به امپریالیسم،‏ معرّف مرحله تاریخی تازهای است ولذا<br />

نمیتوان با بكارگیری ساختاری از حزب كه مربوط به مرحله پیشین است به امر<br />

پیشبرد حقیقی <strong>مبارزه</strong> پرولتاریا ‏)در شرایط جدید(،‏ نائل آمد.‏ بعبارتی هرنگرش صلب<br />

وسخت به آموزشهای مارکس وانگلس،‏ درواقع بمعنی کاریکاتوریزه کردن این<br />

آموزشهاست ولذا نباید و نمی توان<br />

به زمینه دیگرگونه ای وصله کرد:‏<br />

رویکرد سازمانی آنها را از زمینه ای مشخص<br />

‏»نه ماركس و نه انگلس آنقدر زنده نماندند كه تا عصر امپریالیستی سرمایهداری<br />

جهانی را كه زودتر از<br />

شكاف در سوسیالیسم«(.‏<br />

2191<br />

-2933<br />

شروع نشد ببینند.«‏<br />

‏)لنین،‏<br />

‏»امپریالیسم و<br />

این بمنزله آنست كه شكلگیری رویزیونیسم <strong>بمثابه</strong> پدیدهای<br />

فراگیر كه تمامی احزاب كمونیست جهانی را شامل شود،‏ در دوره ماركس و انگلس<br />

هنوز عینیت نیافته بود ولذا اساساً‏ بحث بر سر لزوم یا عدم لزوم تغییر ساختار<br />

‏»تودهای«‏ حزب انقالبی پرولتاریا،‏ نمیتوانست مطرح باشد.‏<br />

بعبارتی دیگر،‏ انسان ناچار است در میان امكانات معینی كه خود وی در تعیین آنها<br />

نقشی نداشته است،‏ به تفكر و فعالیت بپردازد.‏ یعنی انسان نمیتواند وَرای چارچوبها<br />

و محدودیتهای تاریخی خویش بیاندیشد یا به تعیین مسیر تفكر خود<br />

اقدام نماید.‏<br />

اصطالح معنادار و پُرمغز ِ ‏»عایق تاریخی«‏ كه ماركس در سرمایه از آن استفاده<br />

233

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!