Page 1 ا > ) ( Page 2 Page 3 3 ا پ ر از ب و ا ا و . ا. او ء ر ا ا داه . ا از رو ن ا ...

فصل ششم 251
صفت ‏’مکمل‘‏ را نسبت داد و به علاوه هر دو صفت با ‏’عملکرد قوانين سرمايه‘‏ توضيح داده
شدند."‏ ‏(صفحات ٨٢
‏"مارکس با يک جهان بينی سوسياليستی به مطالعه سوسياليزم و اقتصاد سياسی فرانسوی
دست زد،‏ و هدف او تدارک ديدن يک ‏’مبنای تئوريک‘‏ برای جهان بينی خود بود تا از ارزش
اوليه خود ‏’محافظت کند‘.‏ او قانون ارزش را در ريکاردو يافت...‏ اماّ‏ نتيجهگيری
سوسياليستهای فرانسوی از ريکاردو نمیتوانست مارکس را در تلاش خود برای ‏’محافظت‘‏
از ارزش خود ارضا کند که در يک تفاوت حياتی،‏ يعنی در جهان بينی او آورده شده بود،‏
چون اين نتيجهگيریها قبلا به عنوان يک جزء متشکل در محتوای ارزش اوليه او به شکل
‏’خشم ناشی از سرقت از کارگران‘‏ و غيره وارد شده بودند.‏ اين نتيجهگيریها به اين عنوان که
‏’ظاهراً‘‏ از نظر اقتصادی نادرستاند‘‏ رد شدند،‏ چون آنها ‏’به سادگی کار برد اخلاق در
اقتصاد سياسی‘‏ هستند.‏ اماّ‏ آن چه ظاهراً‏ از نظر اقتصادی نادرست است،‏ میتواند از نقطه نظر
تاريخ جهان درست باشد.‏ اگر شعور اخلاقی توده يک حقيقت اقتصادی را غير عادلانه اعلام
کند،‏ اين دليلی بر آن است که خود آن حقيقت از ميان رفته است که ساير حقايق اقتصادی خود
را به همان دليلی که حقيقت قبلی تحمل ناپذير و غيره حساب شده است نمايان کردهاند.‏ بنابراين
ممکن است يک محتوای اقتصادی بسيار درست در پشت يک نادرستی ظاهری اقتصادی پنهان
باشد."‏ ‏(از مقدمه انگلس بر ‏"فقر فلسفه"‏ کارل مارکس)‏
بعد از نقل قول فوق از انگلس،‏ ف.‏ بلای ادامه میدهد:‏ ‏"در قطعه فوق بخش ميانی
رشتههای وابسته که اينجا مورد توجه ماست جدا شده است.‏
يک کلمه تکنيکی از آوناريوس به معنی:‏ به شعور وارد شد،‏ به پيش آمد)‏
بعد از اين ‏’شناسائی‘‏ که يک ‏’حقيقت اقتصادی‘‏ بايد در پشت ‏’شعور اخلاقی غير عادلانه‘‏
پنهان باشد،‏ نوبت به بخش غائی
يعنی شناسائی ‏’آن حقيقت اقتصادی‘‏ میرسد.‏ يا به عبارت ديگر وظيفهء
اکنونِ‏ ‏’دوباره يافتن‘‏ ارزش اوليه،‏ ‏’جهان بينی‘‏ او در ‏’حقايق اقتصادی‘‏ است تا از ارزش اوليه
‏’حفاظت کند‘.‏ اين تغيير معين رشتههای وابسته شامل متافيزيک مارکسيستی است،‏ صرف نظر
از آن که ‏’شناسائی شده‘‏ چطور در بخش غائی ظاهر شود،‏ ‏’به جهان بينی سوسياليستی‘‏ به
عنوان يک ارزش مستقل،‏ به عنوان يک ‏’حقيقت مطلق‘‏ ‏’يا رجوع به گذشته‘‏ يک مبنای داده
شده ‏’به وسيله يک شناخت‘‏ خاص داده شده است.‏ يعنی به وسيله سيستم اقتصادی مارکس و
تئوری ماترياليستی تاريخ...‏ ‏’حقيقت‘‏ ‏’ذهنی‘‏ در جهان بينی مارکسيستی به کمک مفهوم ارزش
اضافی ‏’حقيقت عينی‘‏ خود را میيابد.‏ حفاظت از ارزش اوليه کامل شده است و متافيزيک با
رجوع به گذشته نقد خود را از معرفت به دست آورده است.‏ ‏(صفحات ٨۶
احتمالاً‏ خواننده برای نقل مفصل اين چرند عاميانه دور از باور،‏ اين حرف احمقانه به ظاهر
علمی که در ترمينولوژی آوناريوس زينت يافته،‏ از ما رنجيده است.‏ اماّ‏ کسی که میخواهد
دشمن را بفهمد بايد به سرزمين دشمن برود.‏
Initialabschnitt,
(٣٨۴ –
Medialabschnitt,
Wer den Feind will verstehen, muss )
)
١١٦
(٣٨١ –
١١٥
(Medialabschnitt)
– abgebrochen)
...(Finalabschnitt