Page 1 ا > ) ( Page 2 Page 3 3 ا پ ر از ب و ا ا و . ا. او ء ر ا ا داه . ا از رو ن ا ...
Page 1 ا > ) ( Page 2 Page 3 3 ا پ ر از ب و ا ا و . ا. او ء ر ا ا داه . ا از رو ن ا ... Page 1 ا > ) ( Page 2 Page 3 3 ا پ ر از ب و ا ا و . ا. او ء ر ا ا داه . ا از رو ن ا ...
98 حقيقت عينی اساسی است. اين مسئله کهن فلسفی دو گرايش، يا بلکه دو استنباط ممکن از مقدمه تجربه گرائی و احساس گرائی، توسط ماخ حل نشده است، توسط او از ميان نرفته و بر آن غلبه نشده است، بلکه با حقه بازی کلامی با کلمه "عنصر" و نظير آن مغشوش شده است. نفی حقيقت عينی توسط بوگدانف يک نتيجه ناگزير ماخيسم به مثابه يک کل است، و نه انحرافی از آن. انگلس در "لودويک فويرباخ" خود هيوم و کانت را فلسفهای ميخواند "که امکان هر نوع شناسائی يا لااقل يک شناسائی جامع از جهان را مورد سئوال قرار میدهند." بنابراين انگلس بر آن چه در هيوم و کانت مشترک است تأکيد میورزد، و نه بر آن چه آنان را تقسيم میکند. انگلس بعداً بيان میکند که "آن چه در رد اين نظر (نظر هيومی و کانتی) تعيين کننده است، در اين باره به نظرم میرسد بد توسط هگل گفته شده" (چاپ چهارم، صفحه نباشد دقت کنيم که هگل، با ناميدن ماترياليسم به عنوان "يک سيستم با ثبات تجربه گرائی" عموماً حقيقت است، و اگر نوشت: "برای تجربه گرائی، جهان خارجی يک پديده نامحسوسی هم مورد تأييد واقع شود، معرفت بر آن نمیتواند صورت گيرد. و شخص بايد قطعاً به آن چه به ادراک تعلق دارد، تکيه کند چيزی را به وجود آورد که ماترياليسم نام ليکن اين اصل در تحقق خويش در نظر گذاشته شد. اين ماترياليسم ماده را به مثابه حقيقتاًٌ عينی میگيرد. تمامی معرفت از تجربه، از احساس، از ادراک میآيد. اين درست است. اما اين سئوال پيش میآيد که آيا واقعيت عينی "به ادراک تعلق دارد"، يعنی آيا واقعيت عينی سرچشمه احساس است؟ اگر جواب بدهيد بله، يک ماترياليست هستيد. اگر جواب بدهيد نه، ناپايداريد و به ناچار به ذهنیگرائی، يا آگنوستیسيسم خواهيد رسيد، صرف نظر از آن که آيا شناخت پذيری شيئ فیالنفسه، يا عينيت زمان، مکان و عليت را (همراه با کانت) نفی کنيد. يا آن که (با هيوم) حتی فکر شيئ فیالنفسه را هم اجازه ندهيد. در اين صورت ناپايداری تجربهگرائی شما، ناپايداری فلسفه تجربه شما در اين حقيقت نهفته است که شما محتوای عينی تجربه، حقيقت عينی معرفت تجربی را نفی میکنيد. آنان که به خط کانت يا هيوم معتقدند (ماخ و آوناريوس وقتی برکلیگرای محض نيستند، جزء دومی (اند). ما ماترياليستها را "متافيزيسين" میخوانند چون ما واقعيت عينی را که در تجربه به ما داده شده قبول داريم، چون ما يک منبع عينی مستقل از انسان را برای احساسهای خود قبول داريم. ما ماترياليستها از انگلس تبعيت میکنيم و کانتیها و هيومیها را آگنوستيک میخوانيم، چون آنها واقعيت عينی را به مثابه منبع احساسهای ما نفی میکنند. آگنوستيک يک کلمه يونانی است" در يونانی يعنی "نه"، "معرفت". آگنوستيک میگويد: من . ٥٨ (١۶ – ١۵ (das äusserliche) (soll doch eine Erkenntnis desselben nicht stattfinden können) das der Wahrnehmung Angehörige (Durchführung) (das wahrhaft Objective) gnosis a A هگل، A- (دايرةالمعارف علوم فلسفی در "Encyklopedie der philosophischen Wissenschaften im Grundrisse" ،VII Band, Werke ،(Grundrisse ١٨۴٣ صفحات ٨٣ و ١٢٢
فصل دوم 99 – – نمیدانم که آيا يک واقعيت عينی که توسط احساسها انعکاس يافته و تصوير شده وجود دارد؛ من اعلام میکنم هيچ راهی برای دانستن اين وجود ندارد (سخنان انگلس را در بيان موضع آگنوستيک که فوقا نقل کرديم ببينيد). بنابراين نفی حقيقت عينی توسط آگنوستيک همان و تحمل تحمل تنگ نظرانه و جبونانه دگمهائی دربارهء ارواح، اجنه، مقدسين کاتوليک و غيره همان. ماخ و آوناريوس با توسل لاف زنانه به يک ترمينولوژی "نوين"، به يک نقطه نظر متصوراً "نوين" در حقيقت، پاسخ آگنوستيک را، اگر چه به نحوی مغشوش و درهم تکرار میکنند: از يک سو اجسام ترکيبات احساسها هستند (ذهنیگرائی خالص، برکلیگرائی محض)؛ از سوی ديگر اگر ما احساسهای خود را "عناصر" اسم گذاريم، ممکن است دربارهشان چنين فکر کنيم که مستقل از اعضای حسی ما وجود دارند! ماخيستها دوست دارند نطق کنند که آنان فلاسفهای هستند که کاملا به گواه اعضای حسی ما اعتماد دارند، که جهان را آن طور که عملاً به نظر ما میرسد، پر از صداها، رنگها و غيره میبينند. در حالی که آنها میگويند از نظر ماترياليستها جهان مرده، خالی از زنگ و صدا و در واقعيت خود از آن چه به نظر میرسد متفاوت است و غيره. چنين نطقی، به عنوان مثال، توسط ژ.پتزولت در مقدمهای بر فلسفه تجربه خالص و در مسئله جهانی از ديدگاه پوزيتيويستی ايراد شده است. آقای ويکتور چرنف که ايده "نوين" را مشتاقانه جلا ميدهد، پتزولت را تقليد میکند. اما در حقيقت، ماخيستها ذهنیگرا و آگنوستيک هستند، چون به ميزان کافی به گواه اعضای حسی ما اعتماد نمیکنند و در احساسگرائی خود ناپايدارند. آنان واقعيت عينی، مستقل از انسان را به مثاله منبع احساسهای ما در نظر نمیگيرند. آنان احساسها را به مثابه کپی حقيقی اين واقعيت عينی در نظر نمیگيرند، و بدين ترتيب مستقيماً با علم طبيعی میستيزند و در را برای ايمان گرائی باز میکنند. برعکس، برای ماترياليست جهان غنیتر؛ سرزندهتر و متنوعتر از آن چيزی است که به نظر میآيد، چرا که با هر قدم در تکامل علم جنبههای نوينی کشف میگردند. برای ماترياليست، احساسها تصاوير واقعيت عينی واحد و نهائیاند، نهائی نه به اين مفهم که تا به آخر کشف شده است، بلکه به اين مفهوم که واقعيت ديگری نيست و نمیتواند باشد. اين نظر قاطعانه در را نه تنها بر هر نوع ايمان گرائی، بلکه بر آن مکتبگرائی استادانهای نيز میبندد که در حالی که يک واقعيت عينی را به مثابه منبع احساسهای ما نمیپذيرد. مفهوم عينی را به کمک ساختمانهای کلامی مصنوعی چون اهميت جهان شمول، از نظر اجتماعی سازمان يافته و غيره و ذالک، "استنباط میکند" و ناتوان، و غالباً بی ميل است که حقيقت عينی را از اعتقاد به ارواح و اجنه جدا کند. ماخيستها به نحوی تحقير آميز شانه خود را برای نظرات "عتيقه شده" دگماتيستها، يعنی ماترياليستها بالا میاندازند که هنوز به مفهوم ماده که متصوراً توسط "علم متأخر" و "پوزيتيويسم متأخر" رد شده است، میچسبند. ما جداگانه از تئوریهای نوين فيزيک درباره ماده صحبت خواهيم کرد. اما مطلقاً بخشش ناپذير است که يک تئوری خاص درباره ساختمان ماده را با مقوله تئوری شناخت مخلوط کرد، که مسئله خواص نوين جنبههای نوين ماده (مثلا (١٩٠۶)
- Page 49 and 50: فصل اول 47 ١٩٠۶ (٨ اي
- Page 51 and 52: فصل اول 49 Yaresoxyv A میک
- Page 53 and 54: فصل اول 51 ١٨٩۴ - ١٨٩
- Page 55 and 56: فصل اول 53 - الکترونه
- Page 57 and 58: فصل اول 55 ديگر، تن
- Page 59 and 60: ي( فصل اول 57 ژ- A ک
- Page 61 and 62: فصل اول 59 "خير، م
- Page 63 and 64: ل" ل" فصل اول 61 رن
- Page 65 and 66: فصل اول 63 A و طبيعت پ
- Page 67 and 68: فصل اول 65 -۵ "معذال
- Page 69 and 70: فصل اول 67 : ٣٨ اينجا
- Page 71 and 72: فصل اول 69 اماّ فلا
- Page 73 and 74: فصل اول 71 - [ A = notus) "No
- Page 75 and 76: عقا فصل اول 73 et " عنو
- Page 77 and 78: فصل دوم 75 ( ) "
- Page 79 and 80: ف- فصل دوم 77 دارند
- Page 81 and 82: فصل دوم 79 انگلس به و
- Page 83 and 84: فصل دوم 81 A برای کسا
- Page 85 and 86: فصل دوم 83 او در واقع
- Page 87 and 88: فصل دوم 85 مورد نيز ب
- Page 89 and 90: فصل دوم 87 ..." شما دار
- Page 91 and 92: فصل دوم 89 ..." اما چه
- Page 93 and 94: فصل دوم 91 " یف اين به
- Page 95 and 96: فصل دوم 93 ديتزگن در
- Page 97 and 98: فصل دوم 95 اگر چنان ا
- Page 99: فصل دوم 97 عالی سازم
- Page 103 and 104: فصل دوم 101 A احساسگر
- Page 105 and 106: فصل دوم 103 بودن يعنی
- Page 107 and 108: فصل دوم 105 شنيده شود
- Page 109 and 110: فصل دوم 107 ۶- معيار پ
- Page 111 and 112: فصل دوم 109 - - B [ A میش
- Page 113: فصل دوم 111 ديدگاه حي
- Page 116 and 117: - 114 خود از اين صحبت
- Page 118 and 119: ( 116 A است." (مقدمه
- Page 120 and 121: 118 ٦٨A را به نحوی ايد
- Page 122 and 123: 120 نظر را "شکگرائ
- Page 124 and 125: 122 میکند. خرد خدا پ
- Page 126 and 127: 124 را میدهند. ما هم
- Page 128 and 129: ناي 126 بازشناسی قوه
- Page 130 and 131: (۴٠ 128 ناشايسته است
- Page 132 and 133: پ" ص( 130 اساسی ايد
- Page 134 and 135: 132 پديدهها در سلسله
- Page 136 and 137: 134 میکند. وقتی کسی
- Page 138 and 139: 136 ماده مشخص میشود و
- Page 140 and 141: 138 به اين مسئله طفر
- Page 142 and 143: 140 زيست شناسی با مقص
- Page 144 and 145: ١٨٧٢ 142 فضای سه بعدی
- Page 146 and 147: ٨٠A 144 "و در حالی که
- Page 148 and 149: - - 146 تکامل اين نظرا
98<br />
حقيقت عي<strong>ن</strong>ی <strong>ا</strong>س<strong>ا</strong>سی <strong>ا</strong>ست. <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> مسئله که<strong>ن</strong> فلسفی د<strong>و</strong> گ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>يش، ي<strong>ا</strong> <strong>ب</strong>لکه د<strong>و</strong> <strong>ا</strong>ست<strong>ن</strong><strong>ب</strong><strong>ا</strong>ط ممک<strong>ن</strong> <strong>ا</strong>ز مقدمه<br />
تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه گ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ئی <strong>و</strong> <strong>ا</strong>حس<strong>ا</strong>س گ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ئی، ت<strong>و</strong>سط م<strong>ا</strong>خ حل <strong>ن</strong>شده <strong>ا</strong>ست، ت<strong>و</strong>سط <strong>ا</strong><strong>و</strong> <strong>ا</strong>ز مي<strong>ا</strong><strong>ن</strong> <strong>ن</strong><strong>ر</strong>فته <strong>و</strong> <strong>ب</strong><strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> غل<strong>ب</strong>ه<br />
<strong>ن</strong>شده <strong>ا</strong>ست، <strong>ب</strong>لکه <strong>ب</strong><strong>ا</strong> حقه <strong>ب</strong><strong>ا</strong>زی کل<strong>ا</strong>می <strong>ب</strong><strong>ا</strong> کلمه "ع<strong>ن</strong>ص<strong>ر</strong>" <strong>و</strong> <strong>ن</strong>ظي<strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> مغش<strong>و</strong>ش شده <strong>ا</strong>ست. <strong>ن</strong>فی حقيقت<br />
عي<strong>ن</strong>ی ت<strong>و</strong>سط <strong>ب</strong><strong>و</strong>گد<strong>ا</strong><strong>ن</strong>ف يک <strong>ن</strong>تيجه <strong>ن</strong><strong>ا</strong>گزي<strong>ر</strong> م<strong>ا</strong>خيسم <strong>ب</strong>ه مث<strong>ا</strong><strong>ب</strong>ه يک کل <strong>ا</strong>ست، <strong>و</strong> <strong>ن</strong>ه <strong>ا</strong><strong>ن</strong>ح<strong>ر</strong><strong>ا</strong>فی <strong>ا</strong>ز <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong>.<br />
<strong>ا</strong><strong>ن</strong>گلس د<strong>ر</strong> "ل<strong>و</strong>د<strong>و</strong>يک ف<strong>و</strong>ي<strong>ر</strong><strong>ب</strong><strong>ا</strong>خ" خ<strong>و</strong>د هي<strong>و</strong>م <strong>و</strong> ک<strong>ا</strong><strong>ن</strong>ت <strong>ر</strong><strong>ا</strong> فلسفه<strong>ا</strong>ی ميخ<strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong>د "که <strong>ا</strong>مک<strong>ا</strong><strong>ن</strong> ه<strong>ر</strong> <strong>ن</strong><strong>و</strong>ع<br />
ش<strong>ن</strong><strong>ا</strong>س<strong>ا</strong>ئی ي<strong>ا</strong> ل<strong>ا</strong><strong>ا</strong>قل يک ش<strong>ن</strong><strong>ا</strong>س<strong>ا</strong>ئی ج<strong>ا</strong>مع <strong>ا</strong>ز جه<strong>ا</strong><strong>ن</strong> <strong>ر</strong><strong>ا</strong> م<strong>و</strong><strong>ر</strong>د سئ<strong>و</strong><strong>ا</strong>ل ق<strong>ر</strong><strong>ا</strong><strong>ر</strong> میده<strong>ن</strong>د." <strong>ب</strong><strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>ب</strong><strong>ر</strong><strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> <strong>ا</strong><strong>ن</strong>گلس <strong>ب</strong><strong>ر</strong><br />
<strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> چه د<strong>ر</strong> هي<strong>و</strong>م <strong>و</strong> ک<strong>ا</strong><strong>ن</strong>ت مشت<strong>ر</strong>ک <strong>ا</strong>ست ت<strong>ا</strong>ٔکيد می<strong>و</strong><strong>ر</strong>زد، <strong>و</strong> <strong>ن</strong>ه <strong>ب</strong><strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> چه <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong> <strong>ر</strong><strong>ا</strong> تقسيم میک<strong>ن</strong>د.<br />
<strong>ا</strong><strong>ن</strong>گلس <strong>ب</strong>عد<strong>ا</strong>ً <strong>ب</strong>ي<strong>ا</strong><strong>ن</strong> میک<strong>ن</strong>د که "<strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> چه د<strong>ر</strong> <strong>ر</strong>د <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> <strong>ن</strong>ظ<strong>ر</strong> (<strong>ن</strong>ظ<strong>ر</strong> هي<strong>و</strong>می <strong>و</strong> ک<strong>ا</strong><strong>ن</strong>تی) تعيي<strong>ن</strong> ک<strong>ن</strong><strong>ن</strong>ده <strong>ا</strong>ست،<br />
د<strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> <strong>ب</strong><strong>ا</strong><strong>ر</strong>ه <strong>ب</strong>ه <strong>ن</strong>ظ<strong>ر</strong>م می<strong>ر</strong>سد <strong>ب</strong>د<br />
ت<strong>و</strong>سط هگل گفته شده" (چ<strong>ا</strong><strong>پ</strong> چه<strong>ا</strong><strong>ر</strong>م، صفحه<br />
<strong>ن</strong><strong>ب</strong><strong>ا</strong>شد دقت ک<strong>ن</strong>يم که هگل، <strong>ب</strong><strong>ا</strong> <strong>ن</strong><strong>ا</strong>ميد<strong>ن</strong> م<strong>ا</strong>ت<strong>ر</strong>ي<strong>ا</strong>ليسم <strong>ب</strong>ه ع<strong>ن</strong><strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong> "يک سيستم <strong>ب</strong><strong>ا</strong> ث<strong>ب</strong><strong>ا</strong>ت تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه گ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ئی"<br />
عم<strong>و</strong>م<strong>ا</strong>ً حقيقت <strong>ا</strong>ست، <strong>و</strong> <strong>ا</strong>گ<strong>ر</strong><br />
<strong>ن</strong><strong>و</strong>شت: "<strong>ب</strong><strong>ر</strong><strong>ا</strong>ی تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه گ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ئی، جه<strong>ا</strong><strong>ن</strong> خ<strong>ا</strong><strong>ر</strong>جی<br />
يک <strong>پ</strong>ديده <strong>ن</strong><strong>ا</strong>محس<strong>و</strong>سی هم م<strong>و</strong><strong>ر</strong>د ت<strong>ا</strong>ٔييد <strong>و</strong><strong>ا</strong>قع ش<strong>و</strong>د، مع<strong>ر</strong>فت <strong>ب</strong><strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> <strong>ن</strong>میت<strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong>د ص<strong>و</strong><strong>ر</strong>ت گي<strong>ر</strong>د.<br />
<strong>و</strong> شخص<br />
<strong>ب</strong><strong>ا</strong>يد قطع<strong>ا</strong>ً <strong>ب</strong>ه <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> چه <strong>ب</strong>ه <strong>ا</strong>د<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ک تعلق د<strong>ا</strong><strong>ر</strong>د، تکيه ک<strong>ن</strong>د<br />
چيزی <strong>ر</strong><strong>ا</strong> <strong>ب</strong>ه <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د <strong>ا</strong>ٓ<strong>و</strong><strong>ر</strong>د که م<strong>ا</strong>ت<strong>ر</strong>ي<strong>ا</strong>ليسم <strong>ن</strong><strong>ا</strong>م<br />
ليک<strong>ن</strong> <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> <strong>ا</strong>صل د<strong>ر</strong> تحقق خ<strong>و</strong>يش<br />
د<strong>ر</strong> <strong>ن</strong>ظ<strong>ر</strong><br />
گذ<strong>ا</strong>شته شد. <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> م<strong>ا</strong>ت<strong>ر</strong>ي<strong>ا</strong>ليسم م<strong>ا</strong>ده <strong>ر</strong><strong>ا</strong> <strong>ب</strong>ه مث<strong>ا</strong><strong>ب</strong>ه حقيقت<strong>ا</strong>ًٌ عي<strong>ن</strong>ی<br />
میگي<strong>ر</strong>د.<br />
تم<strong>ا</strong>می مع<strong>ر</strong>فت <strong>ا</strong>ز تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه، <strong>ا</strong>ز <strong>ا</strong>حس<strong>ا</strong>س، <strong>ا</strong>ز <strong>ا</strong>د<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ک می<strong>ا</strong>ٓيد. <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> د<strong>ر</strong>ست <strong>ا</strong>ست. <strong>ا</strong>م<strong>ا</strong> <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> سئ<strong>و</strong><strong>ا</strong>ل <strong>پ</strong>يش<br />
می<strong>ا</strong>ٓيد که <strong>ا</strong>ٓي<strong>ا</strong> <strong>و</strong><strong>ا</strong>قعيت عي<strong>ن</strong>ی "<strong>ب</strong>ه <strong>ا</strong>د<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ک تعلق د<strong>ا</strong><strong>ر</strong>د"، يع<strong>ن</strong>ی <strong>ا</strong>ٓي<strong>ا</strong> <strong>و</strong><strong>ا</strong>قعيت عي<strong>ن</strong>ی س<strong>ر</strong>چشمه <strong>ا</strong>حس<strong>ا</strong>س<br />
<strong>ا</strong>ست؟ <strong>ا</strong>گ<strong>ر</strong> ج<strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ب</strong> <strong>ب</strong>دهيد <strong>ب</strong>له، يک م<strong>ا</strong>ت<strong>ر</strong>ي<strong>ا</strong>ليست هستيد. <strong>ا</strong>گ<strong>ر</strong> ج<strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ب</strong> <strong>ب</strong>دهيد <strong>ن</strong>ه، <strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>پ</strong><strong>ا</strong>يد<strong>ا</strong><strong>ر</strong>يد <strong>و</strong> <strong>ب</strong>ه <strong>ن</strong><strong>ا</strong>چ<strong>ا</strong><strong>ر</strong> <strong>ب</strong>ه<br />
ذه<strong>ن</strong>یگ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ئی، ي<strong>ا</strong> <strong>ا</strong>ٓگ<strong>ن</strong><strong>و</strong>ستیسيسم خ<strong>و</strong><strong>ا</strong>هيد <strong>ر</strong>سيد، ص<strong>ر</strong>ف <strong>ن</strong>ظ<strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ز <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> که <strong>ا</strong>ٓي<strong>ا</strong> ش<strong>ن</strong><strong>ا</strong>خت <strong>پ</strong>ذي<strong>ر</strong>ی شيئ<br />
فی<strong>ا</strong>ل<strong>ن</strong>فسه، ي<strong>ا</strong> عي<strong>ن</strong>يت زم<strong>ا</strong><strong>ن</strong>، مک<strong>ا</strong><strong>ن</strong> <strong>و</strong> عليت <strong>ر</strong><strong>ا</strong> (هم<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ه <strong>ب</strong><strong>ا</strong> ک<strong>ا</strong><strong>ن</strong>ت) <strong>ن</strong>فی ک<strong>ن</strong>يد. ي<strong>ا</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong> که (<strong>ب</strong><strong>ا</strong> هي<strong>و</strong>م) حتی<br />
فک<strong>ر</strong> شيئ فی<strong>ا</strong>ل<strong>ن</strong>فسه <strong>ر</strong><strong>ا</strong> هم <strong>ا</strong>ج<strong>ا</strong>زه <strong>ن</strong>دهيد. د<strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> ص<strong>و</strong><strong>ر</strong>ت <strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>پ</strong><strong>ا</strong>يد<strong>ا</strong><strong>ر</strong>ی تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>هگ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ئی شم<strong>ا</strong>، <strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>پ</strong><strong>ا</strong>يد<strong>ا</strong><strong>ر</strong>ی<br />
فلسفه تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه شم<strong>ا</strong> د<strong>ر</strong> <strong>ا</strong>ي<strong>ن</strong> حقيقت <strong>ن</strong>هفته <strong>ا</strong>ست که شم<strong>ا</strong> محت<strong>و</strong><strong>ا</strong>ی عي<strong>ن</strong>ی تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه، حقيقت عي<strong>ن</strong>ی مع<strong>ر</strong>فت<br />
تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ی <strong>ر</strong><strong>ا</strong> <strong>ن</strong>فی میک<strong>ن</strong>يد.<br />
<strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong> که <strong>ب</strong>ه خط ک<strong>ا</strong><strong>ن</strong>ت ي<strong>ا</strong> هي<strong>و</strong>م معتقد<strong>ن</strong>د (م<strong>ا</strong>خ <strong>و</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>و</strong><strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>ر</strong>ي<strong>و</strong>س <strong>و</strong>قتی <strong>ب</strong><strong>ر</strong>کلیگ<strong>ر</strong><strong>ا</strong>ی محض <strong>ن</strong>يست<strong>ن</strong>د،<br />
جز<strong>ء</strong> د<strong>و</strong>می (<strong>ا</strong><strong>ن</strong>د). م<strong>ا</strong> م<strong>ا</strong>ت<strong>ر</strong>ي<strong>ا</strong>ليسته<strong>ا</strong> <strong>ر</strong><strong>ا</strong> "مت<strong>ا</strong>فيزيسي<strong>ن</strong>" میخ<strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong><strong>ن</strong>د چ<strong>و</strong><strong>ن</strong> م<strong>ا</strong> <strong>و</strong><strong>ا</strong>قعيت عي<strong>ن</strong>ی <strong>ر</strong><strong>ا</strong> که د<strong>ر</strong><br />
تج<strong>ر</strong><strong>ب</strong>ه <strong>ب</strong>ه م<strong>ا</strong> د<strong>ا</strong>ده شده ق<strong>ب</strong><strong>و</strong>ل د<strong>ا</strong><strong>ر</strong>يم، چ<strong>و</strong><strong>ن</strong> م<strong>ا</strong> يک م<strong>ن</strong><strong>ب</strong>ع عي<strong>ن</strong>ی مستقل <strong>ا</strong>ز <strong>ا</strong><strong>ن</strong>س<strong>ا</strong><strong>ن</strong> <strong>ر</strong><strong>ا</strong> <strong>ب</strong><strong>ر</strong><strong>ا</strong>ی <strong>ا</strong>حس<strong>ا</strong>سه<strong>ا</strong>ی<br />
خ<strong>و</strong>د ق<strong>ب</strong><strong>و</strong>ل د<strong>ا</strong><strong>ر</strong>يم. م<strong>ا</strong> م<strong>ا</strong>ت<strong>ر</strong>ي<strong>ا</strong>ليسته<strong>ا</strong> <strong>ا</strong>ز <strong>ا</strong><strong>ن</strong>گلس ت<strong>ب</strong>عيت میک<strong>ن</strong>يم <strong>و</strong> ک<strong>ا</strong><strong>ن</strong>تیه<strong>ا</strong> <strong>و</strong> هي<strong>و</strong>میه<strong>ا</strong> <strong>ر</strong><strong>ا</strong> <strong>ا</strong>ٓگ<strong>ن</strong><strong>و</strong>ستيک<br />
میخ<strong>و</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong>يم، چ<strong>و</strong><strong>ن</strong> <strong>ا</strong>ٓ<strong>ن</strong>ه<strong>ا</strong> <strong>و</strong><strong>ا</strong>قعيت عي<strong>ن</strong>ی <strong>ر</strong><strong>ا</strong> <strong>ب</strong>ه مث<strong>ا</strong><strong>ب</strong>ه م<strong>ن</strong><strong>ب</strong>ع <strong>ا</strong>حس<strong>ا</strong>سه<strong>ا</strong>ی م<strong>ا</strong> <strong>ن</strong>فی میک<strong>ن</strong><strong>ن</strong>د. <strong>ا</strong>ٓگ<strong>ن</strong><strong>و</strong>ستيک يک<br />
کلمه ي<strong>و</strong><strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong>ی <strong>ا</strong>ست" د<strong>ر</strong> ي<strong>و</strong><strong>ن</strong><strong>ا</strong><strong>ن</strong>ی يع<strong>ن</strong>ی "<strong>ن</strong>ه"، "مع<strong>ر</strong>فت". <strong>ا</strong>ٓگ<strong>ن</strong><strong>و</strong>ستيک میگ<strong>و</strong>يد: م<strong>ن</strong><br />
.<br />
٥٨<br />
(١۶<br />
–<br />
١۵<br />
(das äusserliche)<br />
(soll doch eine Erkenntnis desselben nicht stattfinden können)<br />
das der Wahrnehmung Angehörige<br />
(Durchführung)<br />
(das wahrhaft Objective)<br />
gnosis<br />
a<br />
A<br />
هگل، A-<br />
(د<strong>ا</strong>ي<strong>ر</strong>ة<strong>ا</strong>لمع<strong>ا</strong><strong>ر</strong>ف عل<strong>و</strong>م فلسفی د<strong>ر</strong><br />
"Encyklopedie der philosophischen Wissenschaften im Grundrisse"<br />
،VII Band, Werke ،(Grundrisse ١٨۴٣ صفح<strong>ا</strong>ت ٨٣ <strong>و</strong> ١٢٢
Change language