بارگÛرÛ
بارگÛرÛ
بارگÛرÛ
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
ٰ<br />
نامه فرهنگستان /٤ ٢<br />
٨٦ مقاله<br />
چند لغتِ يونانيِ دخيل در زبان فارسي<br />
در برخي از فرهنگ هاي عربي نيز واژه أبوقَلَمُون به نوعي پرنده اطالق شده است.<br />
(نک. لسان العرب . ١١. ٢٩٢) ابن منظور از قول ديگران نقل مي کند که جامه ابوقَلَمُ ون٬ نام<br />
خود را از نام پرنده اي آبي گرفته است:... أَبوقَلَمُون طائر من طير الماء يُتراءَ ي بأَلوان شَ تَّي<br />
فَشُ بِّه الثّوبُ به. (همان جا).<br />
قزويني در عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات اين پرنده را با پرنده افسانه اي<br />
٥ يکي دانسته و آن را چنين توصيف کرده است: خوش آواز٬ داراي گردن و<br />
ابوبراقش<br />
پاهايي دراز٬ نوکي قرمز و بلند به اندازه نوک لک لک٬ با پرهايي به رنگ قرمز٬ سبز٬ زرد<br />
و آبي؛ وي اضافه مي کند که پارچه ابوقلمون که از روم شرقي آورده مي شد٬ از روي<br />
الگوي رنگ هاي اين پرنده بافته مي شده است. (نک. IV. 552 ). Iranica.<br />
با توجّ ه به اين توضيحات مي توان حدس زد که در قديم چنين تصوّ ر مي شد که<br />
ابوقلمون در اصل نام پرنده اي بوده و سپس اين نام به جامه اي مخصوص به سبب<br />
رنگارنگ بودن و شباهتش به پرهاي آن پرنده اطالق شده است.<br />
در اينجا بايد يادآور شد که ابوقلمون (پرنده توصيف شده) ارتباطي با بوقلمون (ماکيان<br />
معروف) ندارد؛ زيرا اوّ الً ٬ توصيفاتي که از ابوقلمون در منابع عربي و فارسي صورت<br />
گرفته (نک. باال) پرنده اي ناشناخته را وصف مي کند؛ ثانيًا٬ ماکيان معروف اصًال بومي<br />
امريکاست و در اوايل قرن شانزدهم ميالدي از امريکا وارد اروپا و سپس به احتمال زياد<br />
از کشور پرتغال وارد هند شد. در هند بوقلمون به نام ¦ ru pi ¦ يا ¦ peru خوانده شده که از<br />
پرتغالي peru (به معني بوقلمون) گرفته شده است. واژه ¦ ru pi ¦ يا ¦ peru همان است که در<br />
فرهنگ هاي فارسي به صورت پيروج ضبط شده است. از آنجا که اين پرنده به نام هاي<br />
٦ نيز خوانده شده (نک. لغت نامه دهخدا ( مي توان حدس زد که<br />
خروس هندي و فيل مرغ<br />
اين ماکيان از هند احتماًال در اواسط قرن هفدهم ميالدي وارد ايران شده است.<br />
(552-3 IV. (Iranica. . ظاهرًا ناميده شدنِ اين مرغ به بوقلمون به سبب رنگارنگ شدنِ<br />
گوشتِ منقار و گلوي آن است. (نک. فرهنگ نظام ٬ ذيلِ پيروج)<br />
٤. اثير سايلي رقيق و بي وزن که به عقيده قدما٬ فضاي باالي هواي کره زمين را فرا<br />
گرفته است.<br />
٥)نک. لغت نامه دهخدا؛ نيز نک. کمال الدين محمّ د بن موسي دَ ميري٬ حَ ياة الحيوان الکبريٰ ٬ جلد اول ص٢٢٩.<br />
٦)به سبب آن که از باالي منقار بوقلمون پوستي مانند خرطوم فيل آويخته است.